جمعه 2ام آذر 1403

خطر صنعت‌زدایی از اقتصاد در پی افزایش درآمدهای نفتی

به گزارش خبرنگار مهر، از روز گذشته رکورد ۱۴ ساله قیمت نفت شکسته شد و هر بشکه نفت در آستانه ۱۳۰ دلاری قرار گرفت. هرچند آخرین باری که نفت این قیمت را در دنیا تجربه کرده بود، سال ۲۰۰۸ بود، ولی رکورد درآمد نفتی ایران در سال ۹۰ با رقم ۱۱۳ میلیون دلار خورده شد. […]

146 Views


به گزارش خبرنگار مهر، از روز گذشته رکورد ۱۴ ساله قیمت نفت شکسته شد و هر بشکه نفت در آستانه ۱۳۰ دلاری قرار گرفت.

هرچند آخرین باری که نفت این قیمت را در دنیا تجربه کرده بود، سال ۲۰۰۸ بود، ولی رکورد درآمد نفتی ایران در سال ۹۰ با رقم ۱۱۳ میلیون دلار خورده شد. میزانی که به گفته رستم قاسمی، وزیر نفت وقت، رکورد دار درآمد نفتی در تاریخ جمهوری اسلامی نام گرفت. هرچند پس از آن سال در سال ۹۱ با وجود بالا بودن قیمت نفت، به دلیل تشدید تحریم‌ها، درآمد نفتی ۴۴ درصد کاهش پیدا کرد.

هنوز میزان دقیقی از فروش و درآمد نفتی ایران در سال جاری مشخص نیست ولی مسئولین وزارت نفت و بانک مرکزی از افزایش چشمگیر درآمدهای نفتی و ذخایر ارزش کشور خبر داده‌اند.

هشدار در خصوص بیماری هلندی

با وجود اینکه افزایش درآمدهای نفتی در ظاهر یک اتفاق مثبت برای هر اقتصاد هر کشوری است، ولی کارشناسان اقتصادی نسبت به بروز پدیده و خطری به نام صنعت‌زدایی یا بیماری هلندی در اقتصاد هشدار می‌دهند.

بیماری هلندی یک مفهوم اقتصادی است که تلاش می‌کند رابطه بین استفاده بی‌رویه از منابع طبیعی (معادن نفت و گاز، طلا و نظایر آن) و رکود ناشی از آن را در بخش صنعت داخلی توضیح دهد. واژه‌ای که اولین بار در سال ۱۹۷۷ توسط مجله اکونومیست برای توصیف رکود بخش صنعتی در هلند بعد از کشف گاز طبیعی در دهه ۱۹۶۰ به‌کار گرفته شد.

به زبان ساده، این عارضه زمانی رخ می‌دهد که درآمد یک کشور بر اثر عوامل فصلی (درآمد هنگفت و ناگهانی نفت در یک دوره) به صورت ناگهانی افزایش می‌یابد و دولت به عنوان متولی اقتصاد هم با تصور دائمی بودن این درآمد آن را در جامعه تزریق می‌کنند. درآمد کشور زیاد شده و پول هم به جامعه منتقل می‌شود. این تزریق پول به جامعه منجر به افزایش نقدینگی، افزایش درآمدها و در نهایت افزایش تقاضا برای مصرف کالاهای مختلف می‌شود و اگر این افزایش تقاضا به صورت ناگهانی انجام شود، عرضه جوابگوی تقاضا نخواهد بود و تعادل عرضه و تقاضا برهم می‌خورد، در نتیجه قیمت‌ها افزایش می‌یابد.

در این صورت، دولت با دخالت در بازار برای سرکوب قیمت‌ها وارد عمل می‌شود و از سوی دیگر، با افزایش واردات سعی در ایجاد تعادل در بازار عرضه و تقاضا می‌کند. این رویه در مدت نه چندان زیادی، باعث می‌شود هزینه تولید کالاها در داخل افزایش یابد و بخش صنعت امکان رقابت با کالاهای وارداتی را نداشته باشد که به این فرایند «صنعت‌زدایی» هم گفته می‌شود.

تعیین قیمت ارز مناسب برای صنعت زدایی

در همین رابطه، مجید شاکری در گفت‌وگو با خبرنگار مهر می‌گوید: هنگامی که پایه تورمی و هزینه‌ها در کشور افزایش پیدا می‌کند، اما با فروش گسترده نفت قیمت ارز پایین نگه داشته می‌شود کم کم واردات به صرفه تر از تولید می‌شود و صنعت زدایی رخ می‌دهد. البته لازم به توضیح است که اصطلاح بیماری هلندی برای کشورهایی به کار می‌رود که در یک دوره کوتاهی درآمد ارزی سرشاری پیدا می‌کنند و برای همه کشورهایی که درآمد ارزی دارند، از جمله کشورهای نفتی که درآمد طولانی مدت نفت دارند باید احتیاط شود. ولی به طور کلی می‌توان گفت نرخ ارز از یک حدی که پایین‌تر میاید می‌تواند مانع از موفقیت برخی محصولات صنعتی شود.

شاکری در پاسخ به این سوال که چگونه می‌توان از صنعت‌زدایی در اقتصاد کشور پس از افزایش درآمدهای نفتی جلوگیری کرد، تصریح می‌کند: در قدم اول باید ببینیم چه قیمتی می‌خواهیم برای ارز بگذاریم. پس از مدت‌ها بانک مرکزی این اختیار را به دست میاورد که بتواند در کوتاه‌مدت خودش کنترل کننده نرخ ارز باشد.

وی اضافه می‌کند: با توجه به اینکه می‌دانیم پس از توافق تقاضای واردات قابل توجهی خواهیم داشت و پس از آن مجدداً احتمال افزایش قیمت‌ها وجود دارد بانک مرکزی باید یک کف قیمتی برای ارز تعیین کند و از آن دفاع کند تا در بلندمدت بتواند قیمت‌ها را کنترل کند.

شاکری اضافه می‌کند: ضمناً برای حفظ آن حداقلی از تشکیل سرمایه ثابتی که با هدف صادرات و به دلیل ارز گران ایجاد شده و اثر «جی» آن، یعنی آن فاصله‌ای که میان افزایش نرخ ارز و بهبود صادرات، گذشته است، لازم است قیمت ارز از یک حدی پایین‌تر نیاید.

این کارشناس اقتصادی ادامه می‌دهد: نکته بعدی این است که ما هرچند نمی‌توانیم بودجه ارزی را از ریالی به طور کامل جدا کنیم، ولی رفتن به این سمت قابل‌توجه است و یک فرایندی خواهد داشت. البته این اقدام اینگونه نیست که با یک شرکت داخلی یا خارجی نفت را تهاتر کنیم، زیرا آن هم چون در سرانجام هزینه‌کردی ریالی دارد، باید به ریال تبدیل شود و موضوع فرقی نمی‌کند.

شاکری تصریح می‌کند: نکته سوم این است که حتی اگر به هیچکدام از این موارد توجه نشود، اگر خروجی توافق این شود که شما می‌خواهید ۲۰ میلیارد دلار نفت بفروشید، این معادل ۵۰۰ هزار میلیارد تومان پایه پولی است که از بازار جمع می‌شود و تقریباً به اندازه کل بازار بین بانکی است.

طبعاً با توجه به نیاز سیستم به ذخایر باید مجدداً تزریق شود و این قبض و بسط پایه پولی با چه مکانیسمی انجام می‌شود و آیا در این فرایند ترجیحاتی مبنی بر مثلاً بهبود ترازنامه بانک‌ها یا اجرای سیاست‌های هدایت اعتبار را انجام خواهند داد یا خیر موضوع مهم دیگری است که حتی اگر آن فرایند صنعت‌زدایی هم شکل گرفت از این طرف قدمی در راستا تشکیل سرمایه ثابت یا درگیری صادراتی برداشته شود.

وی در پایان با تأکید بر لزوم سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها به منظور عدم وابستگی بیشتر اقتصاد کشور به نفت گفت: ما باید به جای توسعه متوازن، بدین معنا که تمام کشور به یک اندازه توسعه یابد از کریدورهای توسعه‌ای بهره بگیریم.

لازم به ذکر است توسعه زیرساخت‌های صنعت نفت و گاز کشور، به طوری که کشور را از وابستگی به خام فروشی نفت کم کند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و در این شرایط ارزی نباید از آن چشم پوشی شود. اقدامی که می‌تواند راهبرد کشور را از دور زدن تحریم‌ها در آینده به خنثی سازی تحریم‌ها در آینده تبدیل کند.

لینک منبع

قالب وردپرس