به گزارش خبرنگار مهر، سیدشهرام صفوی سهمی، یک تحلیلگر بازار سرمایه در یادداشتی برای خبرگزاری مهر نوشت: ارزشافزوده یک صنعت، حاصل تفاضل بهای «مواد اولیه و هزینههای انرژی» از «فروش» تعریف میشود. بدین ترتیب صنایعی ارزشافزوده بالایی دارند، که هم فروش بالایی داشته باشند و هم هزینه مواد اولیه و انرژی مصرفی آنها پایین باشد؛ صنایعی همچون کامپیوتر، آی.تی، ارتباطات، بانکداری، گردشگری، خدمات، الکترونیک، داروسازی و فناوریهای پیشرفته از این جمله هستند.
در مقابل صنایعی که فروش پایین دارند یا بهای مواد اولیه و هزینههای انرژی آنها بالا است، بهعنوان صنایعی که ارزشافزوده پایینی دارند، شناخته میشوند. از جمله صنایعی که ارزش افزوده پایین دارند، میتوان به صنایع فولاد، سیمان و پالایشگاهها اشاره کرد. در این میان، اگر بررسی کنیم منافع ناشی از ارزشافزوده یک صنعت به چه گروههایی میرسد؛ در مییابیم بخشی از ارزشافزوده بهصورت حقوق و دستمزد به کارگران و بخشی بهصورت سود سهام به سهامداران پرداخت میشود.
همچنین بخشی از ارزشافزوده بهصورت هزینه مالی و هزینه بیمه، به بانکداران و شرکتهای بیمه، بخشی بهصورت «لایسنس» به صاحبان تکنولوژی و مخترعین و بخشی نیز بهصورت اجاره املاک به مالکین پرداخت خواهد شد و این در حالی است که مفهوم ارزش افزوده در دنیا بسیار مورد توجه است؛ بهطوریکه کشورهای صنعتی و پیشرفته دنیا با درک کامل مفهوم و کارکرد آن، به صورت هوشمندانه و سیستمی به گونهای برنامهریزی میکنند که جهتگیری سرمایهگذاریها به سمت صنایع با ارزشافزوده بالا سوق پیدا کند.
همچنین در اغلب کشورهای پیشرفته دنیا، زمانی که میخواهند در مناطق پرجمعیت و کمتر توسعه یافته سرمایهگذاری کنند، بهگونهای برنامهریزی میکنند که بخش عمده منافع ناشی از ارزشافزوده را برای خود حفظ کنند. این مهم معمولا با اتصال سیستمهای بانکی به یکدیگر و ارتباط بورسها با هم و تاکید بر قانون کپیرایت و حقلایسنس و با تشکیل شرکتهای بزرگ بیمه و حملونقل محقق شده است. بههمین دلیل است که بخش قابلتوجهی از ارزشافزوده ناشی از سرمایهگذاری در مناطق مختلف دنیا، بهصورت سود بخش مالی، سود سهام و حق لایسنس و کپیرایت مجددا به اروپا و امریکا بازمیگردد.
توجه به مزیتهای رقابتی در کشورهای توسعهیافته
در این میان، ایران نیز به دلیل دارا بودن منابع غنی نفت و گاز و معادن، محوریت توسعه را به سمت صنایعی برده که در آن مزیت نسبی دارد، در حالی که کشورهای توسعهیافته علاوه بر استفاده از مزیتهای نسبی، به دنبال ایجاد صنایعی با مزیت رقابتی هستند. برنامهریزان اقتصادی ایران در دهههای گذشته صنایعی مثل پالایشگاه، فولاد، سیمان، پتروشیمی، فلزات رنگی را توسعه دادهاند؛ اما نکته حائز اهمیت این است که توسعه این صنایع، هر چند بهدلیل اتکا به منابع انرژی و معادن داخلی وابستگی کمتر به خارج و امکان صادرات بیشتر را برای کشور مهیا کرده است، ولی از معایب قابل تاملی نیز برخوردارند.
بهعنوان مثال ساخت یک پالایشگاه تصفیه نفت با ظرفیت ۱۰۰ هزار بشکه حدود دو میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد، در حالیکه ارزشافزوده آن بهعلت نزدیکی قیمت بنزین و گازوییل به قیمت نفت و مصرف زیاد انرژی در صنعت پالایشگاه بسیار پایین است. همانطور که میدانید در صنعت پالایشگاهی ایران اگر تخفیف پنج درصد خرید نفت را از آن حذف کنیم، حاشیه سود فعالیت این صنعت بسیار کم خواهد شد.
ساخت یک کارخانه یک میلیون تنی فولاد حدود ۶۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری نیاز دارد، درحالیکه اگر در صنعت فولاد و سنگآهن، هزینه بهره مالکانه معادن از حدود پنج درصد فروش به ارقام بالاتری اصلاح شود و هزینه انرژی نیز با نزدیک شدن افزایش قیمتهای آن به قیمت جهانی از تنی ۱۵ دلار فعلی به تنی ۱۲۰ دلار تغییر یابد، ارزشافزوده صنعت و سود آن بسیار کاهش خواهد یافت.
ساخت یک کارخانه یک میلیون تنی سیمان نیز حدود ۱۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری نیاز دارد، در حالیکه اگر هزینه انرژی تولید سیمان را برابر قیمتهای انرژی بینالمللی فرض کنیم، به ازای تولید هر تن سیمان حدود ۲۰ دلار انرژی مصرف می شود، در حالیکه قیمتهای فروش فعلی آنها کمتر از ۲۰ دلار است!
استراتژی سرمایهگذاری بر صنایعی مانند پالایشگاه، فولاد و سیمان که مربوط به نسل قدیم سرمایهگذاریها در دنیا بوده است، بهعلت سرمایه بر بودن، اشتغالزایی کم و ارزشافزوده پایین و آسیبها و جرایم زیست محیطی بالا میتواند توسعه کشور را در آینده با چالش مواجه کند. در مقابل، سرمایهگذاری در صنایعی مانند صنعت گردشگری و شاخههای مختلف آن از جمله گردشگری سلامت، گردشگری طبیعت و گردشگری آثار تاریخی و مذهبی میتواند درآمد ارزی مناسب و اشتغالزایی بالایی بههمراه داشته باشد. ارزشافزوده بالا صنعت گردشگری نیز به عبور از شرایط رکود و دوران تحریم کمک موثری میکند، همچنین صنایعی مانند ارتباطات و آی.تی که زیر بنای توسعه محسوب میشوند یا حمل و نقل ریلی که میتواند از موقعیت جغرافیایی ایران جهت ترانزیت کالاها بهره بگیرد و استارتآپها که با خلاقیتهایشان بهرهوری را در مجموعه مختلف بهبود میبخشند، همگی صنایع با ارزشافزوده بالا هستند که ضرورت دارد، مورد توجه بیشتری قرار گیرند. به هر حال توجه به ارزشافزوده در دنیا باعث شده که شرکتهای بزرگ جزو برندهای مطرح و سودآور در دنیا باشند.