جمعه 2ام آذر 1403

منصوری: برنامه امام این نبود رابطه با آمریکا را به هم بزند

سرشت و سرنوشت دهه شصت درآمیخته با شهادت در راه آرمان و عقیده است. دوره ای که ایده و هدف مقدم بر جان آدمی است. دهه ای که با مرور آن، – بررسی کارنامه برخورد جمهوری اسلامی بامخالفان در گفتگو با جواد منصوری/2 منصوری: برنامه امام این نبود رابطه با آمریکا را به هم بزند […]

454 Views


سرشت و سرنوشت دهه شصت درآمیخته با شهادت در راه آرمان و عقیده است.

دوره ای که ایده و هدف مقدم بر جان آدمی است.

دهه ای که با مرور آن، – بررسی کارنامه برخورد جمهوری اسلامی بامخالفان در گفتگو با جواد منصوری/2 منصوری: برنامه امام این نبود رابطه با آمریکا را به هم بزند تهران – ایرنا پلاس: سرشت و سرنوشت دهه شصت درآمیخته با شهادت در راه آرمان و عقیده است.

دوره ای که ایده و هدف مقدم بر جان آدمی است.

دهه ای که با مرور آن، ریشه حملات به انقلاب اسلامی بیشتر درک می شود.

بخش دوم گفت وگو با جواد منصوری به ادامه بازخوانی ریشه های حوادث دهه شصت می پردازد.

تهران – ایرنا پلاس: سرشت و سرنوشت دهه شصت درآمیخته با شهادت در راه آرمان و عقیده است.

دوره ای که هنوز ایده و هدف مقدم بر جان و وجود آدمی است.

دهه ای که امروز با مرور آن، ریشه حملات به انقلاب اسلامی بیشتر درک می شود.

بخش دوم گفت وگو با جواد منصوری به ادامه بازخوانی ریشه های حوادث دهه شصت می پردازد.

ایرناپلاس: واکنش مجاهدین خلق به خبر فرماندهی شما در سپاه چه بود؟منصوری: دوم اردیبهشت سال 58 حکم فرماندهی سپاه من، در روزنامه ها منتشر شد.

مجاهدین خلق اعلامیه دادند و تند و تیز به من حمله کردند.

گفتند ما فکر نمی کردیم وقتی انقلاب می شود و تشکیلات انقلابی شکل می یابد، مرتجعی در رأس سازمان میلیشیایی قرار بگیرد.

زیرا تصور می کردند کلاً این جریان، به آن ها میدان نمی دهد.

ایرناپلاس: شما نمی خواستید به آن ها میدان دهید؟منصوری: اصلاً چنین چیزی نبود، ما هیچ کاری با آن ها نداشتیم.

ایرناپلاس: اما شما از آن ها در سپاه عضو نپذیرفتید.

منصوری:بله، در سپاه نمی پذیرفتیم، اما نمی رفتیم سلاح آن ها را بگیریم و به زندانشان بیندازیم.

تا پایان سال 58 روزنامه ها و اجتماعات شان را نمی بستیم.

در اوایل سال 59 رسماً با انتخاب بنی صدر و تشکیل ائتلاف و اینکه آن ها شروع به شورشگری کردند، آرام آرام با آن ها برخورد شد.

ایرناپلاس: موضوع دستگیری مهدی طالقانی و همچنین اعدام سعادتی موضوعاتی است که سازمان به آن ها می پرداخت.

از اعدام سعادتی شروع کنیم.

در زمان دستگیری تا اعدام او شما چه مسئولیتی داشتید؟منصوری: زمان دستگیری او، من فرمانده سپاه بودم و به دستور من دستگیر شد، اما ما دلیل داریم.

تمام دلایل ما کافی بود که آقای سعادتی به سفارت شوروی وابسته بود و همچنین با آن ها قول و قرار گذاشته بود که پرونده مقربی را برای شما می آورم و شما هم یک سری وسایل و تجهیزات به من بدهید.

ما هم او را سرقرار و در حالی که پرونده را به وابسته شوروی می خواهد بدهد، دستگیر می کنیم! دیگر چه می خواهند بگویند؟ علاوه بر این، همان وابسته شوروی هم می گوید که قرار بود پرونده ای به او داده شود و ما یک سری چیزها به او بدهیم.

**تحریک به ترور از زندان علت اعدام سعادتی بودایرناپلاس: در مقابل یک سری از نیروها مانند شهید رجایی با نوع برخورد با سعادتی مسئله داشتند.

مخصوصاً درباره اعدام او.

منصوری: نه، اول درباره دستگیری و جاسوسی او صحبت کنیم.

ما آن وابسته نظامی را از ایران اخراج کردیم، اعدام سعادتی هم تبدیل به حبس ابد شد.

حالا ایشان در زندان است.

علت اعدامش چه بود؟ او افجه‎ای را تحریک کرد که برو لاجوردی و کچویی را بکش و من را از زندان بیرون بیاور و علت اعدامش این بود.

اما تا سی سال دیگر هم که با منافقین بحث کنید، قرار نیست قانع شوند.

یکی از بحث های ما با آن ها در زندان همین بود.

من در سال 54 یک بار 20 ساعت با آن ها مفصل بحث کردم.

خدا شاهد است که محمود عطایی که بعد از انقلاب وزیر دفاع شان شد، به من گفت همه حرف هایت درست است.

اما امکان ندارد که ما برویم و به خودمان و آن ها بگوییم که حرف های تو درست است.

گفت حرف های تو درست است، ولی ما هیچ وقت به آن اعتراف نمی کنیم.

این ها این تیپی بودند.

یک‎بار با یکی دیگر از آن ها بحث می کردم، برگشت گفت اگر تو تا فردا صبح با من بحث کنی قانع نمی شوم.

این یعنی من قرار نیست حرف حق را بپذیرم، هرچه گفتم همین است.

اگر می گفتی که دکتر شریعتی درباره مارکسیسم این گونه گفته است، می گفتند شریعتی که سواد ندارد و چیزی سرش نمی شود.

علامه طباطبایی و مطهری را بی سواد می دانستند.

هیچ عضو از سازمان مجاهدین خلق حق نداشت هیچ کتابی از این افراد را بخواند، چون تحریم کرده بودند.

ایرناپلاس: به نظر شما آیا نمی شد این جریان را به شکلی مدیریت کرد که بهانه به دست آن ها داده نشود؟منصوری: ببینید، این ها هیچ وقت نسبت به عملکرد ما راضی نمی شدند.

آن ها فقط به دنبال قدرت بودند.

هرچه کوتاه می آمدی، آن ها کوتاه نمی آمدند.

هشت اردیبهشت 1358 تاریخ دستگیری سعادتی است.

اگر ما می خواستیم به سبک رژیم شاه عمل کنیم، باید به گونه دیگری با آن ها برخورد می کردیم.

ما نمی‎توانستیم به این بهانه که نفر سوم سازمان جاسوسی می کند دفتر سازمان را ببندیم؟ ولی هیچ کاری نکردیم.

حتی چند نفر از اعضای سازمان که سعادتی در اداره دوم ارتش به عنوان جاسوس گذاشته بود، بیرون دستگیر کردیم، زیرا گفتیم ما درباره آن ها از جرمی خبر نداریم.

سعادتی هم اعترافی از کسی نکرده بود.

گفته بود بچه های ما در اداره دوم پرونده را به من داده بودند.

** آمریکا علیه ما جنگی را آغاز خواهد کردایرناپلاس: بنابراین شما وقایع منتهی به 30 خرداد 60 را اجتناب ناپذیر می دانید.

منصوری: بله، مثل الان؛ من می گویم آمریکا علیه ما جنگی را آغاز خواهد کرد.

چه الان، چه چندین سال دیگر؛ یا باید ما عوض شویم یا آن ها عوض شوند.

ایرناپلاس: مسئله دیگر نوع نگاه امام به جایگاه روحانیت و جایگاه سیاسی روحانیون است.

امام تا مدت ها و درواقع تا پیروزی بنی صدر هم با حضور روحانیون در مناصب اجرایی به شکل رسمی موافق نبودند.

به همین دلیل کاندیداتوری آیت الله بهشتی هم منتفی می شود.

به نظر شما اگر امام در آن دوره منع نمی کردند که روحانیت وارد فضا شود، آیا این اتفاقات بعدها می افتاد؟ شما این نگرش امام را چطور توصیف می کنید؟منصوری: حضرت امام یک قضایایی را می دید و ترجیح می داد که انقلاب خسارت های بزرگی را ببیند و منافع بزرگ تری را بعداً به دست بیاورد؛ ازجمله همین موضوع بود.

یعنی اگر روحانیون از روز اول مناصب را در دست می گرفتند، مخالفان امروز می گفتند که روحانیون آمده اند تا حکومت را به دست بگیرند.

بنابراین امام گفت بگذارید این ها خودشان را نشان دهند، بعد مردم قضاوت کنند.

نکته دوم این است که امام خودشان گفتند من واقعاً نمی خواستم این آقایان را قبول کنم، اما کار به جایی رسید که ما دیدیم دیگر چاره ای نداریم.

اما زمانی که آیت الله خامنه ای رییس جمهور شدند، گفته شد که با اصرار از امام مجوز گرفته شد.

**شکل گیری طبقه ممتازه در کشور، ضربه منافقین بودایرناپلاس: تحلیل شما از تبعات وقایع بعد از 30 خرداد چیست؟منصوری: من نکته ای دارم و می گویم که این مجموعه جریان معارض، خیانت عجیبی به این مملکت کردند.

منظورم هم بحث سی خرداد و چهارده اسفند نیست.

یکی اینکه باعث شدند تا عملاً روحانیون به کار اجرایی بیایند که این موضوع هم برای آن ها ضربه شد و هم برای مملکت.

دوم آنکه مسئولان را از مردم جدا کردند که این هم ضربه عجیبی بود.

یعنی قبل از هفت تیر، مردم به مسجد می رفتند و من هم می رفتم کنار آن ها می نشستم.

آقای باهنر، آیت الله بهشتی و شهید رجایی می آمدند و هیچ فاصله ای بین مسئولان و مردم نبود.

اما بعد از این جریان، ماشین ضدگلوله و غیره آمد.

بالطبع طبقه ممتازه در مملکت شکل گرفت.

یعنی یکی از دلایل شکل گیری طبقه ممتازه که امروز گرداننده کشور است، همین است.

به همین دلیل می گویم خیانت کردند.

این دو حرکت که نتیجه رفتار آن ها بود، ضربه سنگینی به کشور و مردم زد.

** ابتدا به ساکن، هیچ گروهی را از صحنه خارج نکردیم ایرناپلاس: غیر از گروه هایی که اقدام مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی کردند، بعضی از گروه ها هم وجود داشتند که به این جمع بندی نرسیدند و اقدام عملی هم نکردند و حتی برخی تا سال 62- 63 فعالیت سیاسی می کردند.

جریاناتی مانند نهضت آزادی، سازمان چریک های اکثریت و حزب توده از این دست بودند.

اما این ها بعد از سال 60 کم کم از فضای رسمی حذف شدند.

آیا این امکان وجود داشت که فضایی فراهم باشد که این جریانات در فضای سیاسی کشور امکان تنفس داشته باشند یا به نظر شما سرنوشت آن ها به شکلی خیانت آمیز بود؟منصوری: بعد از پیروزی انقلاب، به طور جد و قاطع عرض می کنم که هم نظر امام و هم نظر مسئولان آن زمان و نیروهای انقلاب، این نبود که نیرو و حزبی را از گردونه سیاسی کشور خارج کنند.

اصلاً و ابداً چنین بحثی نبود.

جریاناتی مثل حزب توده و جبهه ملی عملکرد خودشان باعث حذف آن ها شد و ما برای همه شان پرونده و دلیل داریم.

این طور نبوده که همین طوری بگوییم باید این ها را بزنید، بکشید و دستگیر کنید.

تمام آن ها خودشان، خود را حذف کردند؛ از نهضت آزادی تا حزب دموکرات کردستان.

حزب دموکرات کردستان آزادانه در کردستان کار می کرد.

حتی در دولت موقت یک توده ای را مسئول گذاشتند و امام حتی اعتراض نکردند و گفتند اگر مردم راضی اند، شما هم چیزی نگویید.

اما وقتی حزب دموکرات اسلحه برداشت و در پاوه و سردشت، پاسداران و مردم را قتل عام کرد، طبیعتاً باید حذف می شدند.

**علت برخورد با حزب توده جاسوسی نبودلذا ما ابتدا به ساکن، هیچ گروهی را بدون توجه به عملکردش از صحنه خارج نکردیم.

روزنامه‎ها که اول انقلاب عجیب و غریب بودند و هرکسی هرچه می خواست می نوشت.

مثلاً روزنامه آیندگان متعلق به داریوش همایون بود.

این ها دیگر با عبور 6 ماه از انقلاب، رسماً فرمان شورش می دادند.

بروید آرشیو روزنامه ها را ببینید.

چندین بار در دادستانی، شورای انقلاب و سپاه بحث شد که این روزنامه دارد فلان مطالب را می نویسد و فلان کارها را می کند.

تذکر داده شد.

اما آن ها قبول نکردند و رفتارشان را ادامه دادند.

بنابراین روزنامه هایشان را بستند.

شما با چه توجیهی می توانستید حزب توده را نگاه دارید؟ 18 نفر در سفارت شوروی در تهران، از شوروی حزب توده را اداره می کردند.

برنامه آن ها این بود که در سال 63 کودتا کنند و گفته بودند شما فقط چهار ساعت تهران را نگاه دارید.

ما ارتش را به تهران می رسانیم و این ها حتی تا سطح فرماندهی نیروی دریایی ما پیش رفته بودند.

چه کسی می گوید ما حزب توده را به خاطر جاسوسی حذف کردیم؟ همه می دانند توده جاسوس، مارکسیست و عامل شوروی است.

اما روزی که این سند در اسفند 61 و یا فرودین 62 به دست ما آمد، ما افضلی را دستگیر کردیم.

ایرناپلاس: اما جریاناتی مثل نهضت آزادی فعالیت غیرمسلحانه داشتند.

منصوری: چقدر می خواهید من درباره نهضت آزادی مدرک به شما نشان دهم که این ها خلاف مصالح مملکت عمل می کردند؟ من در زندان و دولت موقت با آن ها بودم.

ایرناپلاس: اگر مبنا قانون باشد، می توان اپوزیسیون قانونی را به رسمیت شناخت.

هرچند آن ها بیانیه و مطلب بدهند، اگر در چارچوب قانون باشد پذیرفتنی است.

ما می توانیم در چارچوب قانون به آن ها جایگاهی بدهیم که فعالیت داشته باشند.

اما صرف اینکه بر اساس مصلحت عمل نکردند، نمی توانیم آن ها را حذف کنیم.

نظر شما چیست؟منصوری: مسئله نهضت آزادی بالاتر از این ها بود.

ما حتی درباره آمریکا این برنامه را نداشتیم که مرگ بر آمریکا بگوییم و رابطه مان را با آن ها قطع کنیم.

ایرناپلاس: پس تسخیر سفارت آمریکا چگونه قابل تفسیر است؟منصوری: تا چهار ماه بعد از انقلاب در برنامه ما نبود.

حتی برای حفاظت سفارت نیرو فرستادیم.

زیرا فداییان خلق یک هفته بعد از انقلاب، به سفارت حمله کردند.

ایرناپلاس: بله در 25 بهمن 57.

منصوری: بنابراین برای محافظت از سفارت ما نیرو فرستادیم.

امام نظرش این نبود که با آمریکا وارد تقابل شویم.

آمریکایی ها بودند که در کنگره علیه ما قطعنامه دادند و فعالیت های تبلیغاتی کردند.

ما در کردستان مدرک درآوردیم که آن ها سلاح تأمین می کنند.

این نبود که امام بگوید سفارت را بگیرید.

آن ها سفارت را گرفتند و امام تأیید کرد.

یعنی می‎خواهم بگویم برنامه امام هم نبود که رابطه را با آمریکا به هم بزند.

بلکه آمریکایی ها رابطه شان با ما را به هم زدند.

این حرف ها خیلی دقیق و مهم است.

زیرا عده ای می آیند و می گویند که شما ذاتاً ضدآمریکایی هستید.

ما می گوییم خدایی نکرده ما هم عقل داریم و دیوانه نیستیم که ذاتاً ضدآمریکایی باشیم.

اگر به قول امام، آمریکایی ها مثل آدم با ما رفتار می کردند، چرا باید با آن ها برخورد کرد؟ فرانسوی ها کمتر از آمریکایی ها خبیث اند؟ اما مثل آمریکایی ها با ما رفتار نکردند و یک درجه پایین تر برخورد کردند.

کلید واژه ها: دستگیر – ایرنا – رابطه با آمریکا – انقلاب اسلامی – مجاهدین خلق – دستگیری – سپاه – اسلامی – شهادت – آرمان – اعدام – روزنامه – مجاهدین – جمهوری اسلامی – آمریکا – برنامه – فرمانده سپاه – تهران – حوادث – رابطه – شوروی – امام – شروع – طالقانی – کارنامه – بنی صدر – انتخاب – جمهوری – ائتلاف – واکنش

لینک منبع

قالب وردپرس