سه گانه های دنیای مجاز/ متاورس ما را به کجا خواهد برد؟
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، برای زیستن، وجود فیزیک دیگر یک الزام نیست؛ حتی می تواند انتخاب اول هم نباشد. وب 3 در کنار بلاکچین به همراهی یک جفت چشم، جهانی را خلق کرده اند به نام متاورس. چشمان مشتاق با کمک یک مشت صفر و یک و کمی هوش مصنوعی و داده، جهانی […]
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، برای زیستن، وجود فیزیک دیگر یک الزام نیست؛ حتی می تواند انتخاب اول هم نباشد. وب 3 در کنار بلاکچین به همراهی یک جفت چشم، جهانی را خلق کرده اند به نام متاورس.
چشمان مشتاق با کمک یک مشت صفر و یک و کمی هوش مصنوعی و داده، جهانی جدید را ساخته اند که مهم نیست نامش چیست متاورس یا هر نام دیگری. همان گونه که مهم نیست که جایی که الان زندگی می کنیم نامش را زمین بگذاریم یا هر نام دیگری چون در هر حال وجود دارد و چون وجود دارد زندگی هم هست.
در میزگرد پیش رو به ابعاد مختلف وب 3، بلاکچین و فضایی که ساخته شده است، پرداخته ایم. محمدجواد صمدی را د، مدیرعامل ققنوس و حسین یعقوبی، رئیس واحد بلاکچین شرکت خدمات انفورماتیک مهمانان گفت وگوی دو نفره ما هستند که بخش اول این گفتگو را با هم می خوانیم.
*برای این میزگرد سه محور در نظر گرفتهایم در محور اول مثلث وب 3، بلاکچین و متاورس را بررسی میکنیم و در محور دوم ارکان سازهای عصر متاورس با محوریت انسان مجازی را بررسی میکنیم. در محور سوم گزارههای پیشرو از منظر چالشهای مفهومی و فنی را در جوامع الگوپذیری مثل ایران بررسی میکنیم.
صمدیراد: زمانی که شروع به مطالعة فضای بلاکچین کردیم از خود پرسیدم که بلاکچین قرار است چه مسئلهای را حل کند؟ در نگاه اول، آنچه بلاکچین قرار بود مرتفع کند بحث مفهوم اعتماد است. ما تا آن روز به اعتماد به واسطة شخص ثالث دست یافته بودیم و وقتی محصولات بلاکچین وارد بازار شد به اولین فناوری اجتماعی رسیدیم که توانسته بود اعتماد را به شکل سیستمی در اختیار ما قرار دهد.
حال اعتماد چطور در فضای تجاری نمود مییابد؟ در مطالعات و بررسیهایمان به دو واژه رسیدیم که محصولی ناشی از اعتماد است و آن هم موضوعی به نام dematerialisation و democratisation است؛ یعنی از اعتمادی که ایجاد شده انتظار میرود که دیمتریالایز کند و وابستگیمان به فضای فیزیکی را تا حد امکان کاهش دهد و از سمت دیگر به واسطة اعتمادی که شکل گرفته است ارکان و سرویسهای آیتی و هر آنچه در فضای آیتی با آن مواجه میشویم شکل دموکراتیزتری نسبت به امروز بیابد.
به نظر من فقط پرزنتیشن متفاوتی از دنیای اینترنت ارزش دارد و به یک دنیا نیز محدود نیست بلکه مالتیورس است؛ یعنی هر بازی و هر شرکتی میتواند ورس خود را ایجاد کند
اگر به فضایی دست یابیم که همه چیز در آن دموکراتیزه و دیمتریال شده باشد چیزی به نام وب 3 به وجود میآید؛ البته به نظر من اینترنت ارزش اسم عامتری از وب 3 است؛ چون همه اینترنت وب نیست.
ممکن است نقل و انتقال ارزش، مبتنی بر پروتکل وب اتفاق بیفتد؛ ولی محدود به وب نخواهد بود اگر این اتفاق بیفتد ما با دنیای ارزش مواجهیم که آن ارزشها ناشی از دیمتریال شدن یک سری اسد و دموکراتایز هستند به این معنا که دادهها متعلق به پلتفرمها نیستند؛ بلکه متعلق به انسانهاست. حال چه زیرساختی میتواند این اتفاق را رقم بزند؟ احتمالاً بلاکچین.
ضلع سوم این مثلث این است که متاورس چیست؟ به نظرم متاورس، نمود ابتدایی و ساده از فضای دیمتریال است که شکل تصویری به خود گرفته است؛ یعنی همین ایدهها را با فناوری AR و VR به شکلی UX یا UI متفاوتی از اینترنت ارزش را ارائه کردهایم.
* آیا میتوان از خلق جهان جدید نام برد؛ چون ممکن است عناصر مشترک با جهان فعلی ما داشته باشد؛ ولی عناصر متمایز بسیاری هم دارد.
صمدیراد: به نظر من فقط پرزنتیشن متفاوتی از دنیای اینترنت ارزش دارد و به یک دنیا نیز محدود نیست بلکه مالتیورس است؛ یعنی هر بازی و هر شرکتی میتواند ورس خود را ایجاد کند.
* وقتی میخواهیم با جهان فعلی مقایسه کنیم خود به خود دنبال عناصر اینجا میگردیم در حالی که عناصر متفاوتی دارد.
صمدیراد: این یک برداشت است؛ ولی من ترجیح میدهم بگویم که اینها همه UX از حقیقتی هستند که روی DLT است و آن حقیقت سر جای خود قرار دارد و ما فقط UX آن را متمایز کردیم.
به نظرم این فضا مسموم و اظهارنظر کردن در مورد آن بسیار دشوار است.
* هوش مصنوعی در این بخش دخالت بسیاری دارد و میتواند عناصری که در آنجا اتفاق میافتد با من که صاحب آن عنصر هستم تفاوت کند و خلاق و هدایتگر من باشد.
یعقوبی: من با صحبتهای آقای صمدیراد موافقم اینکه این موضوعهایپ است یا ترفند بازاریابی شرکتهای بزرگ است من هم به متاورس از این جنس مینگرم؛ چون ما در گذشته شمههایی از متاورس را تجربه کردهایم؛ مثلاً همین میزگرد میتوانست در اسکایروم اتفاق بیفتد که در این صورت تعینی از متاورس در نوع دو بعدی آن است؛ اما در متاورس از ابزارهایی استفاده میکنیم که فضای دو بعدی را به سه بعدی تبدیل میکند؛ بنابراین ما با فرمایش ایشان که میگویند من متاورس را با لایة پرزنتیشن میبینم که تجربة کاربری را تغییر میدهد، موافقم.
اما با این بخش موافق نیستم که دو الی سه سال دیگر به نتیجه میرسیم؛ به نظر من شاید یک دهه دیگر به چنین نقطه برسیم در عین حال متاورس میتواند یک ابزار نجات برای فیسبوک تلقی شود. همانطور که میدانید هم اکنون این شبکه اجتماعی با افت کاربران دست و پنجه نرم میکند و متا میتواند یک فرصت باشد تا فیسبوک خود را از آیندة نه چندان خوشایندی که قرار است برای او اتفاق بیفتد نجات دهد.
در بحث متاورس بحث AR ,VR وجود دارد؛ ولی بحث خرید و فروش داراییهایی که قرار است NFT شوند هم وجود دارد در واقع انتظار داریم در متاورس اقتصادی شکل بگیرد. برخی از این اقتصادها قبلاً وجود داشتند و امروز شکل آن متفاوت است برخی کسب و کارها نیز قبلاً نبودند و شکل میگیرند
* مثالی بزنم برای اینکه ریشههای یک اتفاق را بیشتر روشن کنم. زمانی که رایانش ابری آمد بسیاری معتقد بودند که این فضا ادامه همان یاهو و جیمیل است؛ یعنی دادههای شما را فرد دیگری در جای دیگری میتواند مدیریت کند و در عین حال مبادله پیام را هم انجام دهد. در نتیجه تا حدی کاربر را از حافظة رایانه بینیاز کرد. ادامه این حرکت به رایانش ابری با فضاهای گستردهتر و تخصصیتر منتهی شده است. منظورم این است که وقتی چیزی خلق میشود میتوان مصداقهایی از آن را در گذشته پیدا کرد. دربارة متاورس و وب 3 هم این مسیر را کما بیش میبینیم فضای مجازی و … بنابراین شاید اینکه بگوییم ترفند فیسبوک است کمی گمراهکننده باشد.
یعقوبی: یک طیف تکاملی داریم که نمیتوان در آن یک نقطه زمانی مشخصی را تعیین کرد و گفت از قبل از این وب 2 و بعد از آن وب 3 است. تکاملی رخ داده و در حال بالغ شدن است و اگر دو طرف طیف را نگاه کنید متوجه تمایز زیاد خواهید شد.
من این سه را جدا از هم نمیدانم؛ بنابراین به آن مثلث نمیگویم بلکه بهتر است به آن هرم بگوییم قاعدة هرم یا لایة زیرین بحث بلاکچین است که لجرهای مختلف به جای وبهای مختلف به یکدیگر متصل میشوند و به جای اینکه اینترنت اطلاعات یا محتوا (Content) داشته باشیم اینترنت ارزش خواهیم داشت و ارزشها هستند که در لحظه جابهجا میشوند.
روی این بلاکچین میتواند وب 3 شکل بگیرد و متاورس روی این دو لایة پایینی اتفاق میافتد و طبیعتاً همان لایهای است که تجربة مشتری را متفاوت میکند من این مباحث را جدا از یکدیگر نمیدانم اتفاقاً معتقدم خیلی با یکدیگر همپوشانی دارند بعضاً تمایزی که بین کلمات وجود دارد تمایزهای تجاری و کسب و کاری است که اتفاق میافتد.
در بحث متاورس بحث AR ,VR وجود دارد؛ ولی بحث خرید و فروش داراییهایی که قرار است NFT شوند هم وجود دارد در واقع انتظار داریم در متاورس اقتصادی شکل بگیرد. برخی از این اقتصادها قبلاً وجود داشتند و امروز شکل آن متفاوت است برخی کسب و کارها نیز قبلاً نبودند و شکل میگیرند.
* آیا صرفاً هدف اقتصادی است یا خلق یک جهان جدید که اقتصاد و اجتماع نیز بخشی از آن است به نوعی زیست بوم جدید؟
یعقوبی: به نظر میرسد پیشبینی آن سخت است؛ ولی به این سمت خواهد رفت که فراتر از بحث اقتصاد پیش برود.
* اگر بخواهیم کمی از اقتصاد دور شویم سؤال میتواند این باشد که اصلاً فلسفة وجودی چنین فضاهایی چیست؟
صمدیراد: انسان همیشه در فرآیند تکامل بشری دنبال مانا شدن است به نظرم تمام این اتفاقات گامهای مقدماتی در راستای رسیدن به آن هستند که میتوانند منجر به آن شوند. پیشنهادم این است که دوستان دو فیلم Free Guy و Ready Player One را مشاهده کنند این دو فیلم به ویژه Free Guy به این مسئله میپردازند Free Guy داستان یک بازی است که در بازی متاورسی که امروز خیلی از نزدیک آن را لمس میکنیم رباتهایی که سیاهی لشکر بازی هستند رشد میکنند و هوش مصنوعی درگیر میشود و با بازیگران زندگی میکنند و تأثیر میگیرند و تأثیر میگذارند و روابط اجتماعی شکل میگیرد و اینجاست که منظور از اینکه انسانها نامیرا میشوند این است من با ظرفیت هوش مصنوعی آنچه در ذهنم شکل گرفته است در قالب یک ربات در یک فضای متاورس منتقل کنم البته ممکن است فیزیک من نابود شود؛ ولی عقل و دانش بشری و من و آموختههای من در قالب ابزار هوش مصنوعی باقی میماند و در قالب یک ربات در فضای متاورس ادامه میدهد. همة اینها ابزارهای تحقق آن هستند و کمک میکنند به اینکه انسانها نامیرا شوند.
یعقوبی: هر سرویسی که تا به امروزدر دنیای فناورانه ارائه شده است دو درایور مهم داشته است: فشار تکنولوژی (Technology push) و تقاضای بازار (market pull) دارد. اینکه امروز به سمت متاورس حرکت میکنیم به این دلیل است که اجزای فناورانه لازم برای متاورس به صورت ارزان و انبوه در حال فراهم شدن است و AR و VR به بلوغ بهتری رسیدهاند.
* تفسیر من از صحبتهای شما این است که یک سیاره زمینی ایجاد شده است که قابلیت حیات دارد و موجودات در آن خود به خود شکل میگیرند. منتها مجازی است.
یعقوبی: دقیقاً درست است؛ یعنی فناوریهای متعددی به بلوغ رسیدهاند و به صورت ارزان و انبوه در اختیار بشر و مهندسان قرار میگیرند. نکته دیگر اینکه نیاز وجود دارد این نیاز یا نیاز تجربة جدید یا نیازهای فلسفیتر و عمیقتری است.
دکتر جلالی 20 سال پیش به شبکة چهار دعوت شد و صحبت میکرد و میگفت که من خیلی علاقه دارم که عینکی به چشم بزنم و به ساحل بروم و حس کنم که واقعاً آنجا هستم و وقتی پای خود را وارد آب دریا میکنم خنکای آن را حس کنم این فضا 20 سال پیش بسیار فضایی و غیر قابل باور بود؛ ولی اخیراً با بحث AR و VR و ابزارهای پوشیدنی که زاکر برگ رونمایی کرد و پر از سنسور است میتواند فشار و باد و حرکت و خنکا و گرما و بو و حس را منتقل کند این زمینه را فراهم کرده است.
تصور کنید یکی از عزیزانتان فوت کرده است و علاقه دارید مجدداً او را ببینید و با او صحبت کنید؛ مثلاً در جلسهای با او صحبت کنید برای این کار میتوانید وارد فضای متاورسی شوید و آواتار سه بعدی او که دقیقاً مشابه خودش است نیز شکل میگیرد و با او در این جلسه مینشیند و اگر ابزارهای پوشیدنی هم داشته باشید، میتوانید او را در آغوش بگیرید و آن حس را برای او ایجاد کنید. این بسیار هیجانانگیز است و تجربة بسیار لذتبخشی برای انسان ایجاد میکند؛ بنابراین هم مارکتپول و هم تکنولوژی پوش اتفاق میافتد.
* میتوان پسامتاورس را تصور کرد که بین آدمهای اینجا و آدمهای متاورس گفتمان مشترکی اتفاق بیفتد و به صورت واقعی با یکدیگر صحبت کنند؛ مثلاً وقتی مقابل تلویزیون میایستید میتوانید با افراد داخل تلویزیون صحبت کنید که این جهان بعد از متاورس است.
یعقوبی: بله کاملاً قابل تصور است. همانطور که الان میتوانیم با دستیارهای هوشمند شخصی از طریق کلامی ارتباط بگیریم (سیری آیفون، الکسای آمازون، کورتانای مایکروسافت و امثالهم)، در دنیای پسامتاورسی روباتهای هوشمندی را تصور کرد که برای آنها جانبخشی (البته در دنیای مجاز) صورت پذیرفته و گفتمان مشترکی بتوانیم با آنها انجام دهیم.
ادامه دارد…