به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک ، توانایی استفاده موثر از فناوری هوش مصنوعی تاکنون در اختیار شرکتهای بزرگ و اغلب بینالمللی قرار داشته است؛ چرا که آنها دسترسی به حجم انبوهی از دادهها دارند. اما راهی برای نفع بردن کسبوکارهای کوچک و متوسط از پتانسیلهای هوش مصنوعی وجود ندارد؟ یانپنگ، استاد تحلیل و عملیات در دانشگاه ملی سنگاپور اعتقاد دارد که این امکان برای آنها هم فراهم است. در این مقاله، شیوه استفاده از این پتانسیل را برای کسبوکارهای کوچک و متوسط توضیح میدهد. در دهه گذشته، شاهد رشد چشمگیر هوش مصنوعی در جنبههای مختلف زندگی بشر بودهایم. پیشنهاد محصولات مناسب برای هر مشتری در بسترهای فروش اینترنتی، کشف کلاهبرداری و ریسک در تراکنشهای کارتهای اعتباری، بهینهسازی جریان ترافیک در سیستمهای حملونقل و ارائه پیشنهادهای تصمیمگیری به پزشکان در بیمارستانها از کاربردهای مختلف این فناوری بوده است. هوش مصنوعی هماکنون تبدیل به یکی از اولویتهای اصلی شرکتهای بزرگ و بینالمللی به عنوان تسریعکننده تحول دیجیتال آنها درآمده است. این فناوری همچنین به ایجاد ارزشافزوده در صنایع مختلف کمک میکند. به ادعای شرکت چینی علیبابا، روبات چت آنها میتواند بیش از 90 درصد از پرسشهای مشتریان را درک کند و روزانه به بیش از5/ 3 میلیون کاربر خدمترسانی کند. گوگل نیز گزارش داده است که پیشنهادهای هوش مصنوعی به کاربران باعث بهینهسازی حجم دادهها و سرورها شده و 30درصد صرفهجویی انرژی برای آنها داشته است. برای نهادینه کردن هوش مصنوعی در فعالیتهای شرکتها و ایجاد یک تأثیر واقعی، نیازمند توجه به دو مولفه اساسی هستیم: مدل و داده. تکنیکهای مدلسازی برای تغییر نیازمندیهای جهان واقعی کسبوکارها به مدلهای ریاضی مناسب است تا به این صورت هوش مصنوعی بتواند به تحلیل علمی بپردازد. دادهها برای آموزش این مدلهای هوش مصنوعی استفاده میشوند تا امکان پیشبینیهای دقیقتر بر مبنای دادههای جدید را فراهم آورند. در حالی که تکنیکهای مدلسازی همچنان اهمیتی حیاتی در ایجاد راهکارهای هوش مصنوعی دارند، اهمیت دادهها روز به روز بیشتر میشود. پژوهشها نشان دادهاند که با افزایش دادههای در اختیار هوش مصنوعی، توانایی و کارآیی آنها به شدت افزایش مییابد. همچنین با آنکه در مراحل ابتدایی طراحی چنین سیستمی، مدلهای مورد استفاده اهمیت زیادی دارند، با افزایش دادههای در اختیار، توانایی و کارآیی همه مدلها به سرعت افزایش مییابد. در این صورت، هر روز خطای کمتری در هوش مصنوعی مشاهده خواهد شد.
با این حال، ارزشمندترین دادهها در کنترل شرکتهای بزرگ جهانی مانند گوگل، فیسبوک، علیبابا، تنسنت و … قرار دارد. به همین دلیل است که اکثر داستانهای موفقیت هوش مصنوعی در دهه اخیر، مربوط به کاربردهای آن در همین شرکتها است. اما به دلیل اهمیت و نقش شرکتهای کوچک و متوسط در اقتصاد (آنها 90 درصد فعالیتهای اقتصادی و 50 درصد اشتغالزایی در جهان را بر دوش میکشند)، این سوال مهم مطرح میشود: آیا بالاخره امکان استفاده از هوش مصنوعی برای آنها هم فراهم میشود؟ آنچه شرکتهای کوچک و متوسط را از دستیابی به مزایای هوش مصنوعی بازداشته است، دسترسی پایین آنها به دادهها است. از طرفی به دلیل رقابت شدید، جذب متخصصان هوش مصنوعی نیز برای آنها دشوار است. با تمام این موارد، آیا مانند عصر اینترنت، آنها هم بالاخره موفق به استفاده فراگیر از هوش مصنوعی خواهند شد؟ 20 سال قبل، علیبابا، گوگل و فیسبوک، خودشان شرکتهایی کوچک و متوسط اما نوآور بودند که توانستند با شرکتهای بزرگ به رقابت پرداخته و در بین غولهای عصر اینترنت خود را متمایز سازند. آیا شرکتهای کوچک و متوسط امروزی نیز میتوانند از این داستانهای موفقیت در عصر هوش مصنوعی تقلید کنند؟ سوال مهمی است. آنها باید بتوانند بر چالشهای دسترسی به دادههای انبوه و جذب متخصصان این حوزه غلبه کنند. با این حال، رواج بلاکچینو فناوری شبکههای نامتمرکز و بیواسطه امید زیادی برای عبور از این چالشها ایجاد کرده است.
بلاکچین، توانمندساز کسبوکارها
فناوری بلاکچینبه طور بالقوه امکان استفاده برای ایجاد یک بازار تعاملی و آزاد هوش مصنوعی برای شرکت کوچک و متوسط را دارد. این سخن به معنای آن است که شرکتهای کوچک و متوسط میتوانند به صورت موثری به همکاری با یکدیگر اقدام کنند تا بتوانند با غلبه بر چالشهای دسترسی به داده و استعدادهای متخصص، راهکارهای هوش مصنوعی موفقی را توسعه دهند. مولفههای مهم یک بلاکچینشامل یک شبکه غیرمتمرکز، یک الگوریتم اجماع، رمزنگاری و قراردادهای هوشمند میشود. تمام این موارد، نقشی کلیدی در ایجاد یک بازار آزاد هوش مصنوعی برای شرکتهای کوچک و متوسط ایفا میکنند.
شبکه غیرمتمرکز: بلاکچین، یک مجموعه آزاد از اطلاعات جمعآوری شده از طریق شبکه غیرمتمرکز و بیواسطهای است که روی اینترنت قرار میگیرد. شبکههای بیواسطه، سیستمهای مشارکتی خاصی هستند که در مقابل کنترل توسط یک ابرقدرت واحد و متمرکز مقاومت میکنند. مشارکتکنندگان هنگام تغییر نیازها یا بروز پیچیدگیها بر قوانین جدیدی توافق میکنند. با توزیع قدرت و ارزش در سطح یک شبکه غیرمتمرکز جهانی، تبادل اطلاعات و ارزش میتواند کارآ، منصفانه و آزاد شود. بلاکچینها تحت کنترل قدرتهای مرکزی نیستند و تمام شبکه مشارکتکنندگان در آن سهیم هستند؛ کسانی که قوانین مشارکت را تعیین کرده و شیوه تغییر و تحول سیستم را براساس نظرسنجی و توافق جمعی انتخاب میکنند. این موضوع آنها را نسبت به سانسور مقاوم کرده و پویایی و انعطاف بیشتری نسبت به بیشتر مکانیزمهای تصمیمگیری برای گروههای بزرگ مشارکتکنندگان فراهم میآورد. شرکتهای کوچک و متوسط میتوانند از طریق فناوری بلاکچینبا یکدیگر همکاری کرده و یک شبکه تعاملی برای مشارکتکنندگان مختلف بسازند و به این صورت از اطلاعات، دادهها و مدلهای هوش مصنوعی یکدیگر استفاده کنند. این شبکه تعاملی تحت کنترل هیچ سازمان متمرکز و مرکزی نخواهد بود و به همه اکوسیستم شرکتهای کوچک و متوسط حاضر در آن نفع میرساند.
الگوریتم اجماع: پروتکل اجماعی یک آییننامه است که از طریق آن تمام شرکتکنندگان در شبکه غیرمتمرکز بلاکچینبه توافق درباره وضعیت کنونی این شبکه آزاد دست مییابند. از طریق این پروتکلها است که شبکه اعتبار مییابد و شرکتها میتوانند به سایر شرکتکنندگان ناشناخته در شبکه و محیط محاسباتی آن اعتماد کنند. پروتکل اجتماع همچنین اطمینان مییابد که اضافه شدن هر بلاک جدید به شبکه براساس اعتماد و توافق تمام گرههای فعال شبکه باشد. از نظر دادهای، پروتکلهای اجماع تصمیم میگیرند: 1) چه کسی اختیار اضافه کردن یک بلاک جدید داده به بلاکچینرا دارد و 2) چه دادههایی در بلاک جدید باشد. پروتکل اجماع اطمینان حاصل میکند که دادهها در گرههای مختلف با یکدیگر سازگار بوده و ریسک تبادلات جعلی داده کاهش یابد. این موضوع کیفیت دادهها را به شدت افزایش میدهد که موضوع مهمی در ایجاد راهکارهای هوش مصنوعی موفق است.
رمزنگاری: الگوریتمهای رمزنگاری به دو شیوه الگوریتمهای کلید نامتقارن و عملکردهای هش(hash) وجود دارند. به طور کلی وظیفه آنها، تأمین امنیت، اعتبار و صحت تعاملات و تراکنشها و همچنین ردگیری کوچکترین تغییرات در بلاکها است. فناوریهای رمزنگاری محور بلاکچینهستند و دادهها را تغییرناپذیر و قابل اتکا میکنند. همچنین حفاظت و محرمانه بودن دادهها حفظ میشود. تمام این ویژگیها برای ایجاد یک بستر تعاملی و آزاد هوش مصنوعی برای شرکتهای کوچک و متوسط حیاتی هستند.
قراردادهای هوشمند: قراردادهای هوشمند، خطوطی از کدهای کامپیوتری هستند که در بلاکچینذخیره شده و پس از برآورده شدن شرایط پیشتعریف شده، به طور خودکار اجرا میشوند. مزیتهای قراردادهای هوشمند به ویژه در تعاملات کسبوکارها مشاهده میشود و میتوان با استفاده از آنها برخی توافقها را اجرایی کرد. بنابراین تمام مشارکتکنندگان میتوانند بدون نیاز به مداخله یک میانجی از نتایج مطمئن باشند. فناوریهای بلاکچیناز طریق قراردادهای هوشمند میتوانند هماهنگی و همراستایی مشوقها را در مقیاسی تجربه کنند که پیش از این فقط از عهده ساختارهای متمرکز و بالا به پایین برمیآمد. هماهنگی گروههایی از مشارکتکنندگان بیاعتماد در شبکههای بلاکچینمتمرکز و واداشتن آنها به رفتارهای بهرهور و صلحآمیز میتواند از طریق قراردادهای هوشمند امکانپذیر شود. همچنین اطمینان حاصل میکند که نقشآفرینان مختلف در صورتی که ارزشآفرینی خاصی در جهان واقعی داشته باشند، متناسب با آن پاداش بگیرند.
اخلاقیات داده در بازارهای آزاد هوش مصنوعی
هرچند شرکتهای بزرگ و بینالمللی بیشتر دادههای جهان را کنترل میکنند، شرکتهای کوچک و متوسط به همراه مصرفکنندگان سازندگان آن دادهها هستند. در یک بازار آزاد هوش مصنوعی، اخلاقیات داده بسیار حیاتی هستند. این اخلاقیات و اصول تعیین میکنند که دادهها چگونه جمعآوری و استفاده شوند. ایجاد یک بازار آزاد و موفق هوش مصنوعی نیازمند استانداردهای اخلاقی بالاتری است که سازنده ارزشهای کسبوکار به همراه انطباق با الزامات قانونی باشد. از این رو، اخلاقیات داده مانند پلی بین شکاف الزامات قانون و ارزشآفرینی کسبوکار خواهد بود. استفاده احترامآمیز و منصفانه از دادهها باعث افزایش اعتبار و وجهه اجتماعی کسبوکارها خواهد شد و بازار اعتماد بیشتری به آنها خواهد کرد. همچنین زمانی که بازار آزاد هوش مصنوعی این اطمینان را به ذینفعان خود بدهد که دادههای شخصی به صورت اخلاقی از طریق فناوریهای بلاکچیناستفاده خواهند شد، افراد اعتماد بیشتری به دست آورده و اطمینان مییابند که دادهها و اطلاعات آنها محافظت میشود. در عوض، اعتماد مشتریان افزایش یافته و خود تبدیل به یک اهرم رقابتی برای بازار آزاد هوش مصنوعی خواهد شد. فناوری بلاکچینبه طور ذاتی یک راهکار قابل اعتماد برای جمعآوری، مبادله و تحلیل دادهها ارائه میدهد. تمام موارد ذکر شده از قبیل، شبکه غیرمتمرکز، الگوریتمهای اجماع، رمزنگاری و اخلاقیات داده باعث میشوند که دادهها و اطلاعات مورد نیاز برای فعالیت بهینه هوش مصنوعی در شرکتهای کوچک و متوسط فراهم شده، قابلیت اتکا و محرمانه بودن آنها نیز تأمین شود. قراردادهای هوشمند نیز به افزایش بهرهوری و کارآیی این فعالیتها میانجامد.
چارچوبی پیشنهادی برای یک بازار آزاد هوش مصنوعی
در بخش پیش توضیح دادیم که فناوری بلاکچینچگونه میتواند در ساخت یک بازار آزاد هوش مصنوعی به کمک شرکتهای کوچک و متوسط بیاید. در این بخش، یک چارچوب پیشنهادی از طریق ایجاد همافزایی بین فناوریهای بلاکچینو هوش مصنوعی ارائه میشود. در چارچوب کنونی اینترنت، با آنکه مصرفکنندگان و شرکتهای کوچک تا متوسط اکثر دادههای ارزشمند اینترنت را میسازند، بیشتر منافع آن را شرکتهای بزرگ و بینالمللی میبرند. هیچ مکانیزم موثری برای بازگرداندن ارزش کسبوکار به سازندگان واقعی داده وجود ندارد. اما با فناوریهای بلاکچین، شرکتهای کوچک/ متوسط و مصرفکنندگان این فرصت را دارند تا مالکان واقعی دادههای خود شوند و از ارزش حاصل از آن نفع ببرند. از طریق قراردادهای هوشمند میتوان مدلهای مشوق مناسبی طراحی کرد تا مالکان داده را به اشتراکگذاری آنها در این چارچوب تشویق کند. به این صورت، قدرت هوش مصنوعی دیگر تحت کنترل انحصاری شرکتهای بزرگ نخواهد بود و شرکتهای کوچک تا متوسط نیز از آنها بهرهمند خواهند شد. در چارچوب تعاملی و آزاد هوش مصنوعی پیشنهاد شده، 5 نوع مختلف از مشارکتکنندگان حضور دارند: پیشگامان وظیفه هوش مصنوعی، مترجمان مدل، توزیعکنندگان داده، توزیعکنندگان مدل و تاییدکنندگان مدل. هرکدام از مشارکتکنندگان کاملا خودمختار بوده و مسوول رفتار فردی خود هستند. پیشگامان و مبتکران وظیفه هوشمصنوعی به طور معمول شرکتهای کوچک و متوسط هستند. هرچند این دسته از شرکتها تخصص و دادههای کافی برای ایجاد و آموزش مدلهای هوش مصنوعی ندارند، اغلب درک عمیقی از کسبوکار را دارا هستند. آنها میتوانند آن دسته از شیوههای ارزشمند استفاده از هوش مصنوعی را که احتمالا به بیشترین ارزشآفرینی برای کسبوکارها میانجامد، شناسایی کنند. پیشگامان وظیفه هوش مصنوعی با استفاده از زبان کسبوکار (مانند زمینه کسبوکار، اهداف و شیوه جبران مالی) به تعریف وظایف هوش مصنوعی میپردازند. این دستورالعمل مدیریتی، سپس کدنویسی شده و در قالب قراردادهای هوشمند در شبکه بلاکچینغیرمتمرکز منتشر میشوند. با انتشار وظایف هوش مصنوعی، مترجمان مدل (که گرههایی در بلاکچینهستند)، الزامات کسبوکار را دریافت میکنند. آنها در قالب قراردادهای هوشمند، نیازمندیهای فنی مدل را تعریف میکنند (مانند ورود دادهها، معیارهای ارزیابی مدل، خروجی دادهها و …). پس از تعریف نیازمندیهای فنی مدل، گرههای غیرمتمرکز (که اغلب مشتریان و مصرفکنندگان هستند) متوجه میشوند که نیاز به چه دادههایی برای آموزش هوش مصنوعی وجود دارد. قراردادهای هوشمند نیز به آنها میگوید که در ازای دادههایشان چه میزان پاداش مالی دریافت خواهند کرد. با این اطلاعات تصمیم به اشتراکگذاری یا حفظ آنها میکنند. دادههای اشتراکی با رمزنگاری به خوبی محافظت شده تا اعتماد مشتریان را جلب کنند. زمانی که دقت و صحت عملکرد هوش مصنوعی به بالای 90 درصد برسد، اتمام آموزش اعلام شده و در بلاکچینبه اشتراک گذاشته میشود. از آن زمان، یادگیری هوشمند و انسجام دادهها برای بهبود مستمر استفاده خواهد شد. تاییدکنندگان مدل، عملکرد را با اهداف ابتدایی مقایسه میکنند و در صورت نیاز به تغییر، همواره امکان آن از طریق الگوریتمهای رأیگیری و اجماع وجود خواهد داشت.