دوشنبه 5ام آذر 1403

استلار در میز فرصت آفرینی کارشناسان/رمز ارزی با زیر ساخت بهتر

به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، رمز ارزها به عنوان یکی از روندهای آینده قادرخواهند بود تا تمرکز و انحصار را به سمت تکثر و شفافیت سوق دهند اما در عین حال کدام ساختار بیشتر با زیست بوم اقتصادی کشور ما همخوان است؟  با توجه به تجربه مالزی استلار بیشترین قابلیت را دارد تا بستر […]

514 Views


به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، رمز ارزها به عنوان یکی از روندهای آینده قادرخواهند بود تا تمرکز و انحصار را به سمت تکثر و شفافیت سوق دهند اما در عین حال کدام ساختار بیشتر با زیست بوم اقتصادی کشور ما همخوان است؟  با توجه به تجربه مالزی استلار بیشترین قابلیت را دارد تا بستر گسترش آن در کشور ما فراهم شود. دلایل این امر را از زبان کارشناسان بشنوید:

آقایان داوری نژاد پیش‌کسوت، صفاری پیش‌کسوت، خوشبخت مدرس بلاکچین‌، عباسی، دواتگر،شاه‌ورانی کارشناسان حوزه بلاکچین در خصوص زوایا و مزایای استلار‌ در قالب یک میزگرد بیشتر سخن گفته‌اند.

*بانک‌ها و مواجهه آنها با تکنولوژی‌های بلاک‌چین، دی‌یوتی و امثال اینها چگونه است و بانک‌ها در این مواجهه چه تدابیری اندیشیده‌اند، به کدام سمت می‌روند و چالش‌های پیش رویشان کدام است؟

داوری‌نژاد: بر این باورم که گره‌های اساسی پیوندی ناگسستنی با مدیریت کلان کشور دارند نمی‌توان بانیان و عاملان مسائل و مشکلات را از یکدیگر تفکیک کرد و عاملیت را تنها به بانک‌ها نسبت داد و بگوییم تنها در بانک‌ها برخوردی فعالانه با تحولات و مسائل ناشی از آن صورت نمی‌گیرد. درباره استلار نیز فکر می‌کنم استلار بنابه معماری آن و قرار دادن «است» به عنوان مبنای این معماری و اپن‌سورس بودن آن و داشتن ارز لومن می‌تواند مبنا و بستر اپلیکیشن‌هایی مانند صرافی باشد. البته استلار در ایران نیز متاثر از همان فضایی است که در ابتدای ورود هر تکنولوژی به ایران غالب می‌شود، در این فضا برای کارکرد و استفاده از هر تکنولوژی تازه‌وارد دچار آشفتگی و سردرگمی می‌شویم. در مالزی با هدف برون‌رفت از این آشفتگی، به جمله «استلار تنها ابزار اسلامی برای معاملات» متوسل شدند و راهکاری که ارائه دادند ارائه یک تفسیر اسلامی از این تکنولوژی بود و در این تفسیر و قرائت اسلامی از استلار، کارمزد بسیار پایین آن را برجسته کردند، من نیز به شخصه در بانک ملت به همکاران پیشنهاد استفاده از استلار را دادم.

*آیا استلار در گره اقتصادی اکنون ایران قادر است گره‌گشایی کند؟

سعید خوشبخت: برای روشن شدن این موضوع که اولویت با استفاده از کدام فناوری است درباره استفاده از کدام فناوری نمی‌توانیم خود استلار را به کار ببریم زیرا ایران در این زمینه تحریم است. اگر بخواهیم کلونی از استلار را استفاده کنیم ساید فنی در پروژه‌های بلاک‌چینی 5 تا حداکثر 10 درصد است و انجام این پروژه کمتر از یک ماه طول می‌کشد. ابتدا باید نیازها را شناسایی کنیم سپس می‌توانیم بدانیم بر روی چه چیزی سوار می‌شود، یک کلون از استلار بگیریم یا اینکه بیت‌کوین را کلون کنیم یا روی شبکه پرایوت پرمیشنی مثل فبریک کار کنیم اما بخش فنی درصد کمی از پروژه است و خیلی چالش‌برانگیز نیست.

سوال مهم‌تر این است که آنچه را که می‌خواهیم انجام دهیم با دغدغه رگولاتور تطبیق دهیم و ساختار موجود، ویژگی‌ها، نظارت‌ها، دسترسی‌ها، پرایویسی و مدل خاص شبکه را شناسایی کنیم در صورت توافق بر سر این موارد، متناظر کردن آن بر روی شبکه بلاک‌چینی چالش بزرگ و سختی نیست بلکه چالش ساده و کوچکی است. در حال حاضر در این مورد نمی‌توان با اطمینان سخن گفت و باید منتظر بمانیم که چه اتفاقی روی خواهد داد. افراد و گروه‌های مختلف ترجیح می‌دهند که اطلاعات‌شان پرایوت و خصوصی باقی بماند بنابراین مزایا و معایب خاص خود را دارد بنابراین حل این مساله نهایی که مپ شدن بر روی استلار، آیا بهترین راه‌حل است یا نه، پرسش بااهمیتی نیست و می‌تواند آخرین پرسش باشد پرسش اولیه باید معطوف به چیستی مساله باشد درواقع مساله باید این باشد که بانک مرکزی را به پذیرفتن یک شبکه ابسترکت با ویژگی‌ها و دسترسی‌های خاصش متقاعد کنید در مقابل من یک تعریف تکساید ارائه می‌دهم.

*بانک مرکزی به تنهایی کافی است؟

خوشبخت: واقعیت این است که سال‌ها انتظار کشیدن نیز به تحقق پروژه منجر نمی‌شود بلکه تعدادی افراد و شرکت‌های کوچکتر با همکاری یکدیگر می‌توانند به تحقق سیستم کمک کنند. این سیستم نه بانکی و نه مالی است برای مثال به بانک می‌گوییم یک آفیسر از سوی بانک تعیین شود یعنی تعدادی اوراکل تعیین کنید که به آنها بتوان اطمینان داشت و برای اوراکل‌ها بازاری ایجاد شود و شرکت‌ها و افراد بتوانند قیمت مصالح را تعیین کنندو همه چیز همچنان شفاف بماند و بانک مرکزی دخالتی در این قضیه نداشته باشد.

*در اینجا دو پیش‌فرض وجود دارد نخست همراهی بانک مرکزی دوم همراهی نکردن بانک مرکزی، درست است؟

خوشبخت: اگر بانک مرکزی بخواهد در این موضوع نقش ایفا کند باید دانست که بانک مرکزی در این حوزه چه تصمیمی خواهد گرفت علی‌القاعده وظیفه بانک مرکزی تصمیم‌گیری در حوزه سیاست کلی است. بلاک‌چین چیست؟ یک دیتابیس است که با یک‌سری شرایط خاص ذخیره می‌شود یعنی روی آن نوشته می‌شود و در برخی کامپیوترها ذخیره می‌شود بنابراین علی‌القاعده کاربرد بلاک‌چینی در حوزه‌ای نیست که شان بانک مرکزی برای دخالت در آن باشد بلکه تنها به رسمیت شناختن قراردادهایی است که بر روی بلاک‌چین امضا می‌شود همچنین پذیرش چگونگی توکنایز شدن دارایی‌ها نیز در زمره وظایف بانک مرکزی است بنابراین بایسته نیست که بانک مرکزی براستفاه از نوع خاص تکنولوژی و نوع سرویس ارائه‌شده نظارت داشته باشد.

داوری‌نژاد: اجازه دهید به یک نکته اشاره کنم؛ تلاش بنده و آقای کرمانشاه و ایشان در دو سال‌ونیم اخیر برای پیشبرد این موضوع در بانک مرکزی موفقیت‌آمیز نبوده است بحث بر سر این بود که در زمینه رشته‌های جدید نه رگولاتور به موضوع اشراف دارد و نه بخش خصوصی به اندازه کافی چالاکی دارد. رگولاتور و بخش خصوصی باید در محیط کنترل‌شده‌ای با هم تعامل داشته باشند، بخش خصوصی باید به خود جرات فعالیت در موضوعات نوآورانه را بدهد و نیاز است که با هم به چاره‌اندیشی بپردازیم.

*می‌خواهم شما به این نکته اشاره کنید که اکنون از نظر بستر فنی، قوانین و اقتصادی کجا ایستاده‌ایم؟

شاه‌ورانی: من حدود 10 سال در بانک مرکزی، بانک ملی وغیره فعالیت می‌کنم و یکی از طراحان شبکه ققنوس هستم.

در این برهه از زمان در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که به لحاظ فنی مشکل خاصی نداریم اما مشکل بزرگی که در حوزه بلاک‌چینی می‌بینم، مصادره کردن بلاک‌چین است. در ققنوس نیز با همین موضوع مشکل دارم. جب مک‌کلاب دو روز پیش حرفی زد که بسیار جالب بود، او گفت: من نمی‌فهمم که چرا می‌خواهید بلاک‌چین را خصوصی و پرایوت کنید؟ درحالی‌که خصوصی کردن با ذات شبکه بلاک‌چین منافات دارد.

همانگونه که شاهد هستید پنج بانکی که با همکاری هم کلونی از استلار را گرفته‌اند در حال مصادره کردن موضوع هستند، در حال مرزکشی هستند و شبکه شتاب دیگری را راه‌اندازی کرده‌اند به شخصه معتقدم زمانی که بستری وجود دارد حوزه‌های فنی را به سمتی هدایت کنیم که در دل این شبکه خصوصیت‌های پرایوت را اعمال کنیم نه اینکه کل شبکه را به انحصار خود درآوریم یکی از بزرگترین اشتباهات در ایران کلون گرفتن از همه چیز و بازسازی و شکل‌دهی چندین باره و مجدد است که کسب‌وکارها را بر بستر این ساخت‌های جدید توسعه دهیم علاقه‌مندی و فعالیت من در شبکه استلار بسیار زیاد است این شبک هدر حوزه مالی و بانکی قدرتمند است به ویژه در سطح تراکنش‌ها فوق‌العاده است ای‌پی‌اس را هم به شبکه اضافه کرده‌ایم و قدرت آن را چندین برابر کرده‌ایم.

در گذشته بلاک‌چین تنها در یک حوزه به ما کمک می‌کرد آن بحث بلاک‌ها بود که نمی‌توانستیم دیتای بزرگ و حجیمی را در آن ذخیره کنیم این مشکل را با شبکه قدرتمند آی‌پی‌اس حل کردیم و دست به ساخت یک شبکه قدرتمند زدیم همه حرف من همیشه این بوده است که نگاه‌مان را از شبکه‌های پرایوت بیرون بکشیم و به شبکه‌های پابلیک نگاه بهتری داشته باشم و روی فضای بیزینسی و کسب‌وکاری تمرکز کنیم تصور می‌کنم اینگونه موفقیت بیشتری به دست می‌آوریم و بازار بزرگتری خواهیم داشت.

برای مثال در شبکه استلار به راحتی می‌توانیم علی‌رغم تحریم‌ها، تحریم‌ها را دور بزنیم و به راحتی در این شبکه فعالیت کنیم، انکرهایمان را اضافه کنیم می‌توانیم گتمی را دور بزنیم و روی آن اپلیکیشن تعریف کنیم می‌خواهم بگویم خودمان را از بازار جهانی محروم نکنیم تعدادی متخصص فنلاندی حوزه بلاک‌چین در بانک مرکزی لیتوانی یک شبکه خصوصی بلاک‌چین ایجاد کردند اما درنهایت نگاه‌شان به شبکه، پابلیک بود و به سرعت شبکه خصوصی را به شبکه پابلیک متصل کردند و فیلترهایی ایجاد کردند که از طریق آن بتوانند با شبکه پابلیک هم کار بکنند شبکه پابلیک بازار بسیار بزرگی است و نباید خودمان را از شبکه‌های پابلیک محروم کنیم زمانی که شبکه‌ها را پرایوت می‌کنید سنکشن روی آن حساس می‌شود.

* جناب عباسی آقای شاه‌ورانی از عدم فهم مساله درباره بلاک‌چین گفتند. شما در جغرافیای کسب‌وکار کل بانکی کشور، پرداخت و فین‌تک فکر می‌کنید چطور می‌توانیم به سمت فهم درست پیش برویم؟

علی عباسی- مدیر توسعه کسب‌وکار ‌ای‌ای‌ای:

عباسی: سوالی که برای من پیش آمد این است که منظور جناب شاه‌ورانی از شبکه پرایوت نوع داخلی و خارجی آن بود یا پرایوت بلاک‌چین آیا شما به خود بیگ‌پن هم انتقاد دارید.

شاه‌ورانی: منظورم پرایوت بلاکچن و پابلیک بلاک‌چین بود بله انتقاد دارم یکی از دلایل اصلی جدا شدن مک‌کلاب از ریپل این بود که ساختار را بسته بودند ساختار را سازمانی کرده بودند.

عباسی: مشکل ما در بلاک‌چین این است که ما شبکه‌ای داریم که عنوان مالی بر آن اطلاق شده است و جدا است مانند بیت‌کوین و یک شبکه سنتی داریم که در سراسر جهان به کار گرفته می‌شود. این دو به نظرم ریپل و استلار به دلیل اتصال‌شان به یکدیگر مطرح شدند و رشد کردند به نظرم باید از دو زاویه نگاه کرد یک زاویه این است که آیا به این اتصال نیاز است برای مثال در کشور پول حاصل از صادرات فرش در شهرهایی مانند تبریز و کاشان به بلژیک و آلمان از طریق بیت‌کوین دریافت می‌شود بنابراین با وجود بسته بودن شبکه، بیزینس همچنان فعال است، زاویه دیگر بانک مرکزی و کنترلی است که اعمال می‌کند اما صرافی‌ها همچنان در حال فعالیت هستند نهایت کنترل بانک مرکزی در این موضوع پس گرفتن درگاه پرداخت بوده است و صرافی‌ها به عنوان راه‌حل به درگاه‌های واسطه رجوع کرده‌اند بنابراین زمانی‌که نیازی وجود دارد نمی‌توان آن نیاز را حذف کرد حذف نیاز مقاومت بیشتری را به دنبال دارد.

*چرا رگولاتور در کشور ما برعکس سراسر جهان همچون عاملی بازدارنده عمل کند؟

عباسی: این بازدارندگی به ساختار کشور برمی‌گردد به شخصه در چهار یا پنج سال اخیر هر زمان که خواستم فعالیتی نوآورانه انجام دهم با مخالفت مواجه شده‌ام دلیل آن نیز ساده است؛ مدیر دولتی ترجیح می‌دهد کاری نکند زیرا فکر می‌کند پیامد اشتباه کردن برای او گران تمام می‌شود.

*البته می‌توان چند شاخص را همزمان بررسی کرد از جمله مقایسه استقبال مردم از نوآوری در ایران و دنیا، مقایسه بانک مرکزی ایران با بانک مرکزی سایر کشورها و به عبارتی مطالعه تطبیقی این موضوع، بانک‌ها و کسب‌وکارهای پیرامونی درواقع باید ذینفع‌های مختلف را در نظر گرفت و مساله را از نگاه همه ذینفعان فهمید.

عباسی: در کشورهایی که نظام مالی شفاف است از ایده‌های نو استقبال می‌شود درحالی‌که در کشورهایی که نظام اقتصادی شفافی ندارند و پولشویی در آن زیاد است ایده‌های نو اغلب ممنوع است به عنوان حرف پایانی لازم است بگویم اگر سیستمی بخواهد راه بیفتد و این سیستم محدود باشد، کنترل و محدود کردن این سیستم آسان خواهد بود برای مثال می‌توان درگاه پرداخت یا یک صرافی را راه‌اندازی کرد که گردش مالی شفافی داشته باشد و اجازه دهیم به اندازه ورودی، بیت‌کوین خارج کند بدون دغدغه امکان روی دادن پولشویی، کانال‌های مختلفی برای فعالیت وجود دارد که ساده‌ترین آن در ماینینگ اتفاق افتاد و قابل ارزیابی هم هست.

*هنوز درخصوص فهم درست مساله به نیاز داریم که بیشتر بحث کنیم.

محمد دواتگر- مدیر عاملی ای‌بی‌ال: ای‌بی‌ال از دو سال پیش در دانشگاه صنعتی شریف تشکیل شد و وابسته به گروهی از گروه‌های دفتر پژوهش و نوآوری تجارت الکترونیک و دولت الکترونیک مستقر در مجتمع خدمات فنی در دانشگاه شریف است. آقای دکتر شریف و دکتر کرمانشاه از اساتید داشکده مدیریت اقتصاد این گروه را ایجاد کردند. حوزه تخصصی آقای شریف تجارت الکترونیک است بنابراین تشخیص دادند که روی تکنولوژی بلاک‌چین کار شود زیرا در آینده مقدار زیادی کاربرد خواهد داشت این گروه حدود 60 نفر عضو دارد که در 8 زمینه در حال فعالیت هستند.

بیش از پنجاه کاربرد برای بلاک‌چین تعریف کرده‌اند در ایران به این نتیجه رسیده‌ایم که بلاک‌چین در هشت زمینه قابلیت دارد، 30 کارگاه در زمینه‌های مختلف برپا کرده‌ایم و حدود دو، سه ماهی است که به لاین بیزنسی ورود کرده‌ایم. نکته‌ای که معمولا به آن اشاره می‌کنیم مخالفت حاکمیت با تکنولوژی‌های جدید است خوب به یاد دارم سال‌ها پیش استفاده از لباسشویی حرام تلقی می‌شد و تصور بر این بود که این ابزار قادر به تمیز شستن لباس‌ها نیست، بعدها ویدئو و ماهواره و تلگرام نیز با این نگرش دیده شدند.

ایرانی‌ها به طور کلی ریسک‌ناپذیر هستند به این دلیل که سیستم آموزشی ما خلاقیت کش است سیستم آموزشی در کشورهای جهان اول مبتنی است بر بروز خلاقیت و کار تیمی. البته در برهه کنونی دولت متوجه شده است که باید برای دور زدن تحریم‌ها از تکنولوژی‌های جدید استقبال کند اگر بتوانیم یک ساکسس استوری ایجاد کنیم روند پیشرفت را شاهد خواهیم بود اگر بتوانیم اولین سیستمی که بتوان با بلاک‌چین کار کرد ورود به رزیستنس پس است یعنی بر چیزی تمرکز کنیم که کمترین واکنش را داشته باشد از آنجایی که افراد تا حد امکان در مقابل تغییر مقاومت نشان می‌دهند بهتر است بر موضوعی تمرکز کنیم که کمترین مقاومت را به دنبال دارد زیرا در این‌صورت شانس موفقیت افزایش می‌یابد.

باید متقاعد شویم که بلاک‌چین تکنولوژی صرف است و لزوما نه خوب است نه بد. سرعت رشد تکنولوژی بیشتر از همیشه است. قبلا رویدادهای تکنولوژیکی با اهمیت 30 سال یک بار اتفاق می‌افتاد امروزه وقوع این رویدادها به زیر هشت سال رسیده است درحالی‌که امروزه هر پنج سال یکبار تکنولوژی جدیدی می‌تواند نظم پیشین را کاملا متحول سازد.

*براساس تجربیات دو سال اخیر شما، ملموس‌ترین چالش‌ها در حوزه بلاک‌چین چه بوده است؟

دواتگر: یکی از چالش‌ها یکی گرفتن بیت‌کوین و بلاک‌چین است درحالی‌که بیت‌کوین یک اپلیکیشن است. شناخت کافی درباره بلاک‌چین وجود ندارد و نیاز به کارگاه‌هایی برای آموزش آن وجود دارد. مورد دیگر این است که تصور نکنیم با آمدن یک تکنولوژی عرصه بر سایر امکانات تنگ می‌شود به این منظور باید بتوانیم کاربرد بلاک‌چین را شناسایی و تعریف کنیم.

*مطالعه‌ای در زمینه افزایش سرعت بلاک‌چین داشته‌اید؟

دواتگر: منظور شما اپلیکیشن بلاک‌چین است؟

*منظورم همه ابعاد پذیرش یک تکنولوژی جدید است از جمله ذینفعان، فرهنگ جامعه و نیازهای جامعه و اقدامات ضروری برای پذیرش آسان‌تر تکنولوژی.

دواتگر: ما در هشت زمینه فالیت می‌کنیم از جمله؛ ای‌پی یا مالکیت معنوی، قراداد هوشمند، ای‌یوتی، رمزارزها، ای‌سی‌یو، ترینینگ(آموزش) همچنین چهار، پنج زمینه دیگر نیز متمرکز بیزینس دولوپمنت (توسعه کسب‌وکاری) است نظر شخصی من این است که یکی از زمینه‌هایی که بستر مناسبی برای فعالیت است، بحث مالکیت معنوی است شبکه‌های خانگی در حال پا گرفتن است.

صفاری: من 15 سال سابقه فعالیت در سازمان برنامه، شهرداری و مخابرات دارم همواره سعی کرده‌ام در موقعیتی که هستم منافع عمومی را بر منافع صنفی ترجیح دهم بلکه خود را به عنوان اداره‌کننده کشور ببینم. دوستان فنی به وظایف دستگاه‌های دیگر و ملاحظات‌شان بی‌اعتنا هستند و مسئولیت خود را تنها به بخش فناوری محدود کرده‌اند بنابراین مشکلات به قوت خود باقی می‌مانند و درنتیجه کیفیت خروجی متاثر از مشکلات حل‌نشده خواهد بود.

برای روشن شدن مساله مثالی ذکر می‌کنم؛ زمانی که تپسی و اسنپ ظهور کردند بعد تکنولوژیکی آنها را در نظر گرفتیم درحالی‌که باید تمام افراد و نهاهایی که قراردادهای حقوقی را در اجتماع امضا کردند نیز توجه کنیم. برای مثال شهرداری مجوز تردد در مسیرهایی ویژه را به رانندگان می‌دهد این قرادادها نظم‌هایی جدید در اداره شهر مستقر می‌کند یکی از‌ این نظم‌های جدید لوکال گاورمنت است تکنولوژی خصلت شبکه‌ای به جامعه می‌بخشد و این خصلت شبکه‌ای نظم پیشینی را بهم می‌ریزد بنابراین باید برای کسی که در شهرداری مسئول ارئه مجوز است راه‌حلی اندیشید زیرا این لایسنس‌ها گران‌قیمت خرید و فروش می‌شوند کار به درست و غلطش ندارم تکنولوژی موجب ظهور شبکه‌ای غیرقابل پیش‌بینی می‌شود که هیچ‌کس مسئول آن نیست درنتیجه به جنگ و دعوای اجتماعی منجر می‌شود این جنگ و دعوا به دلیل عدم آگاهی از مزایای نواوری یا تکنولوژی نیست بلکه تغییر یکباره قراردادهای موجود جامعه را دچار آشفتگی می‌سازد بنابراین زمانی که تکنولوژی به عرصه اجتماع و زندگی روزمره مردم وارد می‌شود باید جایگاه آن تعیین شود نمی‌خواهم بگویم با افزایش رگولیشن این تعیین جایگاه انجام می‌گیرد اما بدون رگولیشن نیز همه لطمه می‌بینیم الزاما رگولاتوریک موجود مزاحم نیست در مورد استلار نیز ممکن است ظرفیت خوبی در گوشه‌ای از کشور پیدا کنیم درست است که خیلی عقب هستیم اما پروژه‌های خوبی در کشور انجام شده است. فرض کنید کارت سوخت پروژه بسیار بزرگی در سطح دنیاست هر کسی که ابعاد این پروژه را می‌شنود آن را تحسین می‌کند.

*می‌خواهید بگویید هر جا دولت با جدیت از اقدامی حمایت می‌کند به خوبی پیش می‌رود برای مثال اقدامی مثل کارت سوخت و در آینده بلاک‌چین.

صفاری: اگر مالزی به موفقیت دست یافته می‌تواند تجربه خوبی برای ما باشد در بسیاری جاها بخش خصوصی قادر به ایجاد راه‌حل و در نظر گرفتن منافع جمعی نیست دولت پول را باید فراهم کند.

*چرا دولت پول را فراهم کند به نظرم برای دولت تسهیل‌گری کافی است در جامعه پول به حد کافی وجود دارد بنابراین دولت کافی است نقش تسهیل‌گر را به عهده بگیرد و ریسک یک مساله را کاهش دهد پول به سمت بخش خصوصی سرازیر می‌شود.

خوشبخت: تضاد منافع رگولیشن و ذینفعی که می‌خواهد تحقیق کند مانع پیشبرد اقدامات نوآورانه است بنابراین یک نهاد بی طرف به منظور رفع تضادها ضروری است.

*نهاد بی‌طرف می‌تواند همان ایفای نقش تسهیل‌گرانه دولت باشد نه بیشتر یعنی دولت قوانینی برای حمایت از نوآوری ارائه و ریسک مساله را کاهش دهد.

صفاری: درباره پیاده‌سازی یک ایده نو در کشور حرف‌های زیادی می‌توان زد مسائل ما زیاد است که شرح آنها به زمان زیادی نیاز دارد من مختصرا مواردی از این دست مسائل را تیتروار عنوان می‌کنم پس از انقلاب 57 به دلیل انزوای ما از جریان مدیریت جهانی خیلی چیزها را از دست دادیم اگرچه همیشه مدعی بوده‌ایم در جزئی‌ترین کنش‌های جمعی تا کلان‌ترین کارها عدم آگاهی موج می‌زند.

*چرا؟

صفاری: زیرا 40 سال است که از تجربه و کار مشترک بین‌المللی محروم هستیم، همچنین آموزش عالی ما متن‌محور و مبتنی بر تئوری است و کاربست خوانده‌ها و تئوری‌ها موضوعیت ندارد به این معنا که شکاف عمیقی بین محتوای آموزشی و کاربردی کردن این محتوا وجود دارد. چالش دیگر مساله امنیتی کردن مسائل است نگاه امنیتی به مسائل و بهره‌برداری از آن تنها محدود به سطوح بالای حاکمیت نیست بلکه غیرامنیتی‌ترین بخش‌های جامعه را نیز متاثر ساخته است و حتی یقه‌سفیدان تکنوکرات لیبرال نیز هرجا منافع خود را در خطر ببینند پشت سپر امنیت پنهان می‌شوند.

در این محیطی که زندگی می‌کنیم باید راه برون‌رفت و موفقیت را بیابیم من مسائل و موانع را به شکلی اغراق‌شده بیان می‌کنم تا بتوانم صورت‌مساله را به نحوی ملموس و قابل درک ترسیم کنم و راه‌حل‌هایی هم که بیان می‌کنم راه‌حل‌هایی جدلی نیستند بلکه متناسب با مقتضیات یک کشور ویژه و مناسبات ویژه حاکم بر آن است یکی از راه‌حل‌ها پیاده‌سازی ایده‌هایی است که توجه قدرت اقتصادی بازار و ذینفعان آن را جلب کند در حوزه بلاک‌چین نیز باید مسائلی که با خط قرمز امنیت و خط قرمز تراکنش‌های مالی مواجه می‌شوند را در نظر بگیریم این شروع خوبی برای جا انداختن بلاک‌چین است جی‌پی‌آر در کشور ما مغایرت‌هایی جدی با بلاک‌چین و فرامرزی بودن آن دارد اساسا حاکمیت ما به مسائل امنیت و فرامرزی حساسیت دارد دو شاخه اصلی و عمده چالش‌های حوزه تکنولوژی یکی شرایط رکود و بحران و فرورفت اقتصادی و تجاری و دیگری برون‌رفت مقابله با دشمنان است در نظر گرفتن این دو در هر چالشی به مثابه شروع خوبی برای یافتن راهکارها خواهد بود.

*کشور ما از کشورهای تکنولوژی‌پذیر جهان است همه افراد جامعه در سنین مختلف اسمارت‌فون دارند و این را باید به چشم یک فرصت ببینیم جناب خوشبخت، اگر نکته‌ای دارید اشاره بفرمایید.

خوشبخت: سیستم ما به سرعت هیستریک و پنیک می‌شود کوچکترین تغییر واکنش هیستریک جامعه را در پی دارد بلاک‌چین نیز به دلیل ارتباط با پول خواسته یا ناخواسته به کوین متصل میشود و کوین هم به پول متصل می‌شود تصور بسیاری افراد بر این است که بلاک‌چین اسب ترواست به ویژه در سطح امنیتی این ذهنیت وجود دارد در سطح قدرت حاکمیتی این ترس وجود دارد که قدرت حاکمیت نقض شود بانک مرکزی تمایل دارد هر زمان لازم دید در سرویس‌های مالی اعمال حاکمیت کند یا اینکه خلق پول در اختیار خودش باقی بماند.

دومین مساله‌ای که هست قضیه چنددستگی است، بلاک‌چین در دولت و سازمان‌ها رابطه دوگانه دارد به این معنا که از سویی دولت می‌خواهد بر بلاک‌چین کنترل و نظارت داشته باشد و از سویی حاضر نیست مقررات مقتضی آن را تنظیم و ارائه کند. عناصر و عوامل تصمیم‌گیرنده درباره بلاک‌چین بسیار زیاد است کنار یکدیگر نشاندن این عوامل مختلف و حصول نتیجه و دیدگاهی واحد از آنها عملا پروژه بلاک‌چین را در ایران بسیار سخت می‌کند. مورد آخر این است که بلاک‌چین به افزایش بهره‌وری و شفافیت منجر می‌شود ابتدا باید برای شفافیت خریدار پیدا کنیم سپس به ارائه راهکار بپردازیم با این تعاریف سیستم‌های کاملا پابلیک احتمالا به مذاق حاکمیت خوش نمی‌آید.

من نیز زمانی تصور می‌کردم باید اولین جایی که بلاک‌چین عملی شود کمترین دردسر را ایجاد کند اما متوجه شدم که جاهای کم‌دردسر مدعیانی زیادی دارد تصور می‌کنم شاید لازم باشد تاکتیک را تغییر دهیم و سراغ جایی برویم که بیشترین مساله و دردسر را ایجاد می‌کند اگر دولتی‌ها در ایران به بلاک‌چین توجه کرده‌اند به‌هیچ‌وجه به دیستراپتیو بودن بلاک‌چین مربوط نبوده است صرفا به دلیل وجود بیت‌کوین و پول بوده است و همین قسمت خوب بلاک‌چین است. فکر می‌کنم یک کاربرد موثر یا حتی نیمه‌موثر بین‌المللی مالی نقطه‌ای است که دولت را به پذیرش بلاک‌چین متقاعد می‌کند.

صفاری: در شروع کار باید بتوان مدیران بانکی را متقاعد کرد و منافع آنان را در پیشبرد ایده‌های نو به آنان شناساند متاسفانه گفت‌وگوهایی اینچنینی با مدیران بانکی نداشته‌ایم.

خوشبخت: واقعیت این است که اکثر کاربردهای بلاک‌چینی بانکی در کوتاه‌مدت ایران منافع زیادی خلق نمی‌کند اگر یک بانکی از من بپرسد چرا باید بلاک‌چین را مورد استفاده قرار دهم می‌گویم بلاک‌چین در مدیریت بکساید و کاهش هزینه‌ها کاربرد دارد.

* مقداری هم به استلار بپردازیم.

شاه‌ورانی: ما حدود یک سال سه بستر اتریوم، هایپرلجند فبریک و استلار را بررسی کردیم در تحلیل عمیقی که در مورد انتخاب بستر بلاک‌چینی داشتیم به استلار نزدیک شدیم دلایل این نزدیک شدن به استلار در تفاوت بلاک‌چین و هایپرلجند فبریک بود.

بلاک‌چین تقریبا سازمانی است و می‌توان صفت خمیری‌شکل بودن را بر آن اطلاق کرد به این معنا که باید از لایه‌های زیرین شروع به طراحی آن کرد از جمله لایه‌های دیتاسنتر، توسعه‌ای و کسب‌وکاری این طراحی نیرو و هزینه زیادی از سازمان و گروه طلب می‌کند ما به دنبال ساختاری بودیم که بتوانیم با کمترین تغییرات و کمترین درگیری و آموزش مجدد توسعه‌دهندگان بسترها را تغییر دهیم بنابراین به این منظور استلار را مناسب یافتیم متوجه شدیم که استلار ساختاری دارد که همه این مقتضیات را در اختیار ما قرار می‌دهد نیازها را از لایه‌های پایینی تا بالاترین لایه فراهم می‌کند و به راحتی قابل پیاده‌سازی است.

به این معنا که بسترهای موجود را به راحتی می‌توانیم به این ساختار متصل کنیم و در دل خودش یک ساختار مالی بانکی کامل را دارد یعنی از ساختارهای مالی بانکی شرکتی تا خصوصی فریز کردن یک حساب چگونگی انتقال‌ها و بسیاری موضوعات دیگر که در حوزه مالی-بانکی را در دل خودش دارد و به راحتی در بسترهای موجود ادغام می‌شود. مزیت بسیار بزرگ دیگر استلار موتور مبادله خوبی در خودش دارد. قابلیت فوق‌العاده دیگری که دارد پیاده‌سازی آسان آن است ما ساختار و شبکه‌ای داریم که باعث می‌شود به سرعت وارد بلاک‌چین شویم و به راحتی کسب‌وکارها را در آن تعریف کنیم مزیت دیگر استلار، است بیس بودن آن است و محدودیت بیزینس در این ساختار وجود ندارد همه این مزایا ما را به سمت استلار کشاند.

عباسی: چند مساله را هم جناب شاه‌ورانی و هم جناب خوشبخت مطرح کردند. برخی از مزیت‌هایی که ذاتا بلاک‌چین و کریپتوکارنسی به عنوان یکی از اپلیکیشن‌های آن در کشور ما بی‌معنی است عامل اصلی فشاری که بانک‌ها به دلیل کارمزدها از سوی شاپرک احساس می‌کنند، سیاستگذاری اشتباه است. در دنیا کارمزد را یا مرچنت می‌دهد یا کاستومر و درح یطه مسئولیت بانک نیست.

محمد دواتگر: باید به سراغ رگولاتور رفت نکته‌ای را آقای داوری‌نژاد ضمنی گفتند و من نیز با آن موافقم شرح مزایای بلاک‌چین برای حاکمیت است درحالی‌که باید از شرح مشکل شروع کنیم و از جا انداختن بلاک‌چین متناسب با شرایط داخلی صحبت کنیم که این نیز به تحقیقات پیشین در زمینه کاربردهای بومی بلاک‌چین نیاز دارد. در ایران تفکر دیجیتالی و صفر و صدی حاکم است باید مزایا و معایب بلاک‌چین را همزمان در نظر گرفت بلاک‌چین برای حوزه‌های خرد کاربرد ندارد من فکر می‌کنم برای شروع استفاده از بلاک‌چین در حوزه‌های خارجی و روابط با سایر کشورها از آن استفاده کنیم بنابراین در ابتدا لازم است بر بخش‌های فنی بلاک‌چین مسلط شویم و شناخت کامل و جامع از تمام ابعاد آن کسب کنیم سپس به سراغ رگولاتور برویم در این‌صورت است که رگولاتور همچون مانع و سنگ‌انداز عمل نخواهد کرد.

صفاری: در زمینه استلار من حرف زیادی برای گفتن ندارم و دانشجوی این حوزه هستم اما درباره حوزه رگولاتور باید بگویم موجی در کشور به راه افتاده است که ریشه هر مشکلی را در رگولاتوری جست‌وجو می‌کند. دیفالت رگولاتوری به بخش‌های مخابراتی و تامین بالانس میان حقوق مصرف‌کننده، حقوق مردم، سرمایه‌گذار و برنامه‌ریزی برای توسعه کشور مربوط می‌شود درباره بلاک‌چین باید روشن شود که آیا سوژه رگولاتوری است یا نه اگر خوراک رگولاتور است در کشور رگولاتور و سرمایه‌گذار آشنا و فهیم به حوزه را نداریم.

داوری‌نژاد: تصور بسیاری از افراد بر این است که برای ماینینگ نیاز به مجوز رگولاتور است اما برای این کار نیاز به گرفتن مجوز نیست اگر رگولاتور می‌خواهد مانع‌تراشی کند به دنبال دلیل این کار و بیان آن برود نه اینکه شما به سراغ مجوز بروید.

 

منبع: ماهنامه بانکداری آینده شماره 38

 

 

لینک منبع

قالب وردپرس