اتصال به ناکجا آباد
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، سوییفت از دهه 70 به این سو نقش مهمی را در گسترش تعاملات بین بانکی بازی کرده است. سوییفت، یک شبکه پیامرسان مقبول بین بانکی است که در کنار عملیات پرداخت، اقدامات مشابهی که دارای الزامات قانونی است در آن انجام میگیرد. مشتریهای سوییفت صرفا بانکها نیستند کریدینگ هوسها […]
به گزارش پایگاه خبری بانکداری الکترونیک، سوییفت از دهه 70 به این سو نقش مهمی را در گسترش تعاملات بین بانکی بازی کرده است. سوییفت، یک شبکه پیامرسان مقبول بین بانکی است که در کنار عملیات پرداخت، اقدامات مشابهی که دارای الزامات قانونی است در آن انجام میگیرد. مشتریهای سوییفت صرفا بانکها نیستند کریدینگ هوسها و تریدینگ هوسها نیز از مشتریان دیگر سوییفت محسوب میشوند. اما به مرور زمان و رشد تکنولوژی های ارتباطی سوییفت نتوانست خود را به روز رسانی کند. به تدریج کشورهای مختلف در صدد برآمدند که جایگزینی برای سوییفت پیدا کنند. حال این سوال پیش میآید که ایران باید همین مسیر فعلی را ادامه دهد یا به دنبال جایگزینی برای سوییفت باشد؟ در این میزگرد که با حضور محسن عزیزی مشاور کسب و کار، نیما امیرشکاری مدیرگروه بانکداری الکترونیک پژوهشکده پولی و بانکی و روح الله رحمانی معاون توسعه و نو آوری شرکت دیجی کالا برگزار شد به بیان راه حل این چالش میپردازیم.
*سپهری از مواردی را که میتواند جایگزین سوییفت شود ترسیم کنید؟مدل هایی که بر اساس آن میتوانیم انتقالات بین الملل بانکی را در مواقع بحران مدیریت کنیم چیست؟
عزیزی: سوییفت به صورت تاریخی از اوایل دهه 70 میلادی راه اندازی شد و 5 بانک بزرگ دنیا تصمیم گرفتند پرداختهای بین خود را در قالبی منسجم و هماهنگ انجام دهند. تا قبل از آن پرداختها از طریق مکاتبه یا تلکس انجام میشد که طبیعتا با مشکلاتی مواجه بود. دو مشکل عمده یکی نداشتن قالب مشخص و دیگری امنیت بود، یعنی هر کسی با یک دستگاه تلکس و کمی مهارت جعل میتوانست به طرفیت یک بانک به بانک دیگر دستور پرداخت یا انتفال وجه صادر کند. بنابراین تصمیم گرفته شد مبادلات را در قالب شبکهای مشخص ساماندهی کنند. پس سوییفت به وجود آمد. بعد از راهاندازی سوییفت بسیاری از بانکها متقاضی پیوستن به این شبکه شدند. سوییفت ذاتا یک تعاونی بین بانکهاست و در صنعت پرداخت، این نوع تعاونیها را زیاد میبینیم. هر بانکی که عضو سوییفت است باید سالانه مبلغی را به عنوان حق عضویت بپردازد. در حال حاضر این روش مطمئنترین، قابل اعتمادترین و پرحجمترین شبکه تبادلات مالی بین بانکی است و امروزه کمتر از پنجاه درصد تراکنشهای سوییفت از جنس پرداخت است. تراکنشهای تصفیه اوراق بهادار، تراکنشهای شناسایی مشتری (KYC) مثالهایی از انواع دیگر تراکنش¬ها است که حجم جالب توجهی را در سوییفت به خود اختصاص دادهاند. اینکه چرا KYC یک تراکنش خاص در سوییفت است؛ زیرا سوییفت به دریافت کننده یا پرداخت کننده و فقط بین بانکی است، از سوی دیگر الزامات مبارزه با پولشویی بر عملیات بانکها سوار است، بنابراین در مبادلات، بانکها از یکدیگر میخواهند که نسبت به شناسایی مشتری و رعایت مقررات تعهد رسمی بدهند. پس ویژگی دیگری که سوییفت را تبدیل به ابزار غالب کرده این است که به صورت مستمر نوع پیامهای جدید برای تراکنشهای نوظهور در سوییفت ایجاد میشود؛ یعنی تبادلات جدید در سوییفت انجام میشود. پس مقبولیت، ایمن بودن، هزینه پذیرفتهشده تراکنش، زیرساختهای ارتباطی، وسعت عملیات و بین بانکی بودن امتیازات سوییفت محسوب میشود و مقبولیت و مشروعیت زیادی به آن میبخشد. حجم زیادی از مسیجهای سوییفت روی شناسایی مشتری و مبارزه با پولشویی و تحریمهایی که از سوی سازمان ملل، اروپا یا آمریکا اعمال میشود، متمرکز است. سوییفت، یک شبکه پیامرسان مقبول بین بانکی است که در کنار عملیات پرداخت، اقدامات مشابهی که دارای الزامات قانونی است هم در آن انجام می-دهد. در عملیات تجاری هم نقش مهمی دارد. مشتریهای سوییفت صرفا بانکها نیستند. سایر موسسات اعتباری، بنگاههای بازرگانی، موسسات خدمات مالی و … نیز از مشتریان دیگر سوییفت محسوب میشوند. شاید حدود ۱۵ نوع موسسه به عنوان کاربر برای سوییفت بتوان برشمرد. گستردگی کاربرها هم نکته قابل توجه است.
امیرشکاری: همانطور که اشاره شد سوییفت ابزار چند جانبه برای یکسری از فعالیتها است. باگ «سنترالایز بودن» بعد از 11 سپتامبر در سوییفت ایجاد شد. این قضیه موجب شد که بعد از این تاریخ نفوذ زیادی از سوی آمریکا در این شبکه ایجاد شود و آنتی تروریسم در سوییفت شکل بگیرد. این مباحث اختلافاتی را بین آمریکا و اروپا به وجود آورد. آمریکا نیاز داشت به اطلاعات حساس این شبکه دسترسی پیدا کند و از سوی دیگر اروپا سر این قضیه مقاومت میکرد. در انتها سیستم را مجزا سازی کردند که آمریکا به اطلاعات اروپا دسترسی پیدا نکند و به این ترتیب اطلاعات حساس به جاهای دیگر منتشر نشود. پس امنیت نه تنها برای کشور تحریم شدهای نظیر ایران مهم است بلکه هیچ کشور دیگری هم دوست ندارد اطلاعات حساسش در دسترس کشور یا دولت دیگری قرار گیرد. به همین منظور خود سوییفت یک بازنگری اساسی در سال 2009 و یک بازنگری را در سال 2018 بعد از آمدن بلاکچین به منظور امن کردن سیستم خود انجام داد. در 2 – 3 سال پیش ریپل کاربری مشابه سوییفت در کشورهای دیگر ایجاد کرد و قصد آنها دور زدن تحریم نبود؛ بلکه به منظور بالا بردن امنیت محیط و پایین آوردن هزینه¬های تراکنش¬ها این اقدام را انجام دادند. بنابراین 100 بانک دیگر کنسرسیومی تشکیل دادند و با ایجاد یک بستر کریپتو کارنسی و پذیرفتن ارز ریپل، معایب موجود در سوییفت را کاهش دادند. جایگزینی سوییفت نه تنها برای ایران که در شرایط تحریمی به سر میبرد ضروری است؛ بلکه در سایر نقاط دنیا نیز حائز اهمیت است. حال این مسئله پیش میآید برای ما که میخواهیم سوییفت را جایگزین کنیم چه امکاناتی وجود دارد؟ این مسئلهای است که میتواند در دورههای بعد و جلسات آینده مورد توجه قرار بگیرد.
*با توجه به مطالبی که گفتید دو بخش مهم است، یکی محرمانگی و دیگری امنیت.
امیرشکاری: محرمانگی یک بحث است و پایین آوردن هزینه تراکنش هم نکتهای است که به آن توجه میشود. دومی هم در دنیا خیلی مهم است زیرا کارمزدهای سوییفت بالاست و زمان انتقالش بسیار طولانی است. پس هر چیزی که بخواهد با بازدهی بالا و قیمت پایین به آنها کمک کند محبوب خواهد بود.
*مقدمهای در مورد سوییفت بیان کنید و بعد به جایگزینهای آن بپردازید.
رحمانی: بررسیهای زیادی روی سوییفت شده و مشکلات زیادی دارد. در سال 2017 بخش پژوهشی بانکهای سوییس به این نتیجه رسید که خودشان از سوییفت بیرون بیایند. علتهایی که برای خروج ذکر کردند این بود که سوییفت سالهاست تاسیس شده و انعطافی ندارد. آنچه قبلا مزیت سوییفت بود؛ یعنی امنیت بالا، در فضای تکنولوژی محور امروز کمرنگ شده است.
*هکرها قویتر شدند یا سوییفت متناسب با فناوریها رشد نکرده است؟
رحمانی: تکنولوژیها قویتر شدند و سوییفت هم از آنها استفاده نکرده است. پیشنهادی که اینجا مطرح شد استفاده از بلاکچین به عنوان جایگزین سوییفت بود. در حال حاضر تعداد زیادی از بانکهای بزرگ سوییس میگویند ارز رمز قبول میکنیم. از دید کسانی که ارز رمز را درست کردهاند ورود بانکها عجیب است و به نحوی نقض غرض است. ولی از دید بانکها این مسئله متفاوت است. بیت کوین به عنوان ارز رسمی شناخته میشود؛ یعنی شما میتوانی در بانکهای سوییس بیت کوین بگذاری و دلار برداری و خرج کنی. در بانکداری کشورهای دیگر هم سوییفت را جایگزین میکنند. مهمترینشان خود هند است. هند در بانکهای داخلیاش نه از طریق بیتکوین؛ بلکه از طریق تکنولوژیهایی داخلی بدون استفاده از سوییفت تراکنش¬های بینالمللی انجام می دهد. با این روش بدون استفاده از سوییفت در هر تراکنش 40 دلار صرفهجویی میشود. در همین راستا تراکشنها میتوانند نزدیک به 10 درصد هزینه داشته باشند؛ ولی با ارز رمز این هزینهها کاهش پیدا میکند و در سوییفت چند روز طول میکشد که کلیر بخورد. ما در یک شرایط تحریمی هستیم، اما کشورهایی هم که تحریم نیستند سراغ تکنولوژیهای جایگزین سوییفت میروند.
*چرا تکنولوژی آن متحول نشده است؟
عزیزی: با توجه به تبی که روی بلاکچین وارز رمزهاست نزدیکترین جایگزینی که برای آن شناخته میشود تکنولوژیهای مبتنی بر بلاکچین است. بلاکچین اولین بار با یک رمز ارز معرفی شد و به همین دلیل هم در افواه آن را با رمز ارز میشناسند در حالی که کاربردهای بلاکچین فراتر از ارز رمز است. تبی هم روی آن به وجود آمده است، اما سوال تخصصی این است که آیا استفاده از بلاکچین صرفه اقتصادی دارد و آیا تفاوتی ایجاد میکند؟ بحثهای مختلفی در این زمینه وجود دارد. «دفتر توزیع شده» مفهوم جدیدی نیست اما با توجه به تب بلاکچین و امنیت ذاتی آن، پیاده سازیها و کاربریهای متنوعی در این راستا در حال انجام است. شاید بتوان گفت مهمترین تمایزی که از آن میتوان نام برد پیاده سازی قراردادهای هوشمند است. البته پیادهسازی قراردادهای هوشمند هم در سامانههای متمرکز مسبوق به سابقه است و هنوز هم انجام می¬شود که به عنوان مثال می¬توان از حوالههای منظم خودکار در سامانههای بانکی نام برد. یکی از جدلهای شایع روی فراگیری بلاکچین این است که آیا استفاده از آن صرفه اقتصادی دارد؟ اگر قرار باشد روی بلاکچین کاربرد گسترده و مهمی اجرا شود نیاز به سرمایهگذاری گسترده و ساختار سازی زیربنایی دارد. شاید علت اینکه سوییفت این کار را نکرده و هنوز جایگزین نشده این باشد که سرمایهگذاری سنگینی برای سوییفت انجام شده و امکان سرمایهگذاری مجدد و گسترده وجود نداشته باشد. آنچه در بازار رقابت باعث میشود پیادهسازی سامانه تبادل و تصفیه مالی بر مبنای بلاکچین به عنوان بدیل سوییفت معرفی شود، کارمزدهای بالای سوییفت است. بنا براین به نظر میرسد ما با یک چند راهی مواجهیم. حال این سوال مطرح میشود که در این بین چه باید کرد؟ آیا باید به سمت فناوری بلاکچین رفت یا در مسیر فعلی ادامه داد؟
*بهتر است مکث کوتاهی داشته باشیم. به نظر شما با این شرایط چه میزان باید به سمت بلاکچین رفت؟
امیرشکاری: به سوال ابتدایی بر میگردم که پرسیدید چرا سوییفت به سمت بلاکچین نمی رود؟ اتفاقا دارد به این سمت حرکت میکند که تا سال 2020 به سمت بلاکچین برود. بیشترین دلیلی که باعث میشود سوییفت به سمت بلاکچین نرود، همان اعتماد و امنیت در برابر بیاعتمادی است. بلاکچین بیشتر روی این مسئله مانور میدهد. مدلهای کنترل در بلاکچین باید طوری تعریف شود که شما بتوانید هزینههای تمام شده را بین فرمولتان پخش کنید. دیگر همیشه سوییفت کارمزد گیرنده و بانکها کارمزد دهنده نباشند. برای تراکنش بین یک بانک در چین و یک بانک در آمریکا، یک بانک در افغانستان که کار پردازش انجام میدهد، دستمزد میگیرد و قسمتی به شبکه و قسمتی به بانک اختصاص میدهد تا این تراکنش صورت گیرد. حال این سوال مطرح است که سوییفت چه کارکردی دارد و اینکه آیا ایجاد بلاکچین برای ایران مزیتی است یا نه؟
*هم در ایران هم در جهان بخشی به سمت بلاکچین رفتهاند. این را چطور ارزیابی میکنید؟
رحمانی: کار سوییفت این بود که بین بانکهایی که دور از هم هستند تعامل ایجاد کند تا بتوانند به نقل و انتقال پول بپردازند و این اتفاق خیلی خوبی بود. اما امروزه در جایی سوییفت روی این تکنولوژیها مینشیند، بعد چطور میتواند بگوید من این هزینههای بالا را میگیرم؟ همین علت روی تکنولوژیهای جدید میآید؛ ولی در آینده استفاده از سوییفت در دنیا متفاوت خواهد بود و در ایران احتمالا سوییفت را نخواهیم داشت.
*چرا؟ چون نیاز به واسطه نیست؟
رحمانی: سوییفت کاملا متفاوت میشود و به kyc (شناسایی مشتری) میرود.
امیر شکاری: سوییفت زمانی ایجاد شد که اینترنت ضریب نفوذش زیاد نبود و حتی اینترنتی وجود نداشت. سوییفت نت در آن زمان ایجاد شد که ترکیبی از سوییفت و نت بود که به Head Parter بانکها کد میداد که بتوانند با اتصال به هم، نقل و انتقال انجام دهند. الان با اینترنت جایگزین شده است و سوییفت نت یک وی پی ان با شبکه امن شده است و یک شبکه اختصاصی نیست. قسمت دیگر مسیج فرمتها بود که الان ایزوهای گوناگون جایگزین آن شده است. پس مسیجینگها هم ولیوابل ندارد؛ مگر در دادگاهها یا قوای قضاییه. بعضی دادگاهها میدانند اگر مسیجشان فیلد شد چه کار کنند. بانکها گاهی بین خودشان تبادل میکردند که روابط چند جانبه داشته باشند که عضو سوییفت نشوند. این اتفاق در آمریکای جنوبی خیلی متداول است. پس کارکردهای سوییفت در حال جایگزینی است و محتمل است که خودش هم جایگزین شود.
*در ایران چه آیندهای برای ارز رمز میتوان دید؟
اگر به کشورهای دیگر نگاه کنیم دو نگاه به ارز رمز وجود دارد یک نگاه بانکداری و یک نگاه صرافی است. در نگاه بانکداری ارزرمز به عنوان پول استفاده میشود؛ مثال آن را در ژاپن میتوان دید در ژاپن 230 هزار مغازه بیتکوین قبول میکنند. یعنی با بیتکوین میتوانی شیر، ماست یا پنیر بخری. این نگاه بانکداری است که نه تنها در کشور خودت میتوانی آن را استفاده کنی بلکه میتوانی ببری و در کشورهای دیگر هم خرج کنی. اما در کشورهای دیگر میبینیم که نگاه صرافی به ارز رمز داشتند نظیر کره جنوبی. یعنی به بیتکوین نگاهی مشابه دلار داشتند و هر کس سعی میکرد با خرید و فروش آن بهره ببرد. این اتفاق موجب شد خیلیها پولشان را به سادگی از دست بدهند و خیلیها هم پولدار شوند. این شرایط کره جنوبی را به جایی رساند که دولت آن کشور قانونی تصویب کرد که استفاده از بیت کوین در دنیا ممنوع است. پس کره جنوبی و ژاپن متفاوت از ما هستند. این دو کشورهایی هستند که تکنولوژی دارند و ملتهایشان چند کیلومتر با همدیگر فاصله دارد. اما یکی نگاه بانکداری به ارزرمز داشت و یکی نگاه صرافی و این نگاه باعث شکست کره جنوبی شد؛ در حالیکه نگاه بانکداری ژاپن باعث موفقیت این کشور شد. در ایران از بیت کوین میتوان به عنوان جایگزین دلار استفاده کرد، یعنی برای کالای وارداتی بیت کوین پول پرداخت کنیم. یعنی به جای اینکه ارز رمزها را جایگزین ریال کنیم، از آنها به جای دلار استفاده کنیم. با استفاده از ارز رمزها با شرکت در شبکه میتوان ماینینگ انجام داد و این میتواند بستر مناسبی ایجاد کند و به کمبود ارز کمک کند. اگر به دلار دسترسی نامحدود داشتیم مشکلات فعلی را نداشتیم. ما به دلار محدود دسترسی داریم و دلار را به چشم کالا میبینیم. ما میسنجیم که با این مبلغ ریال چقدر دلار میتوان داشت؟ به این صورت وقتی این شی محدود میشود قیمت آن هم بالا میرود.
*پر هزینه بودن سرمایهگذاری چه آیندهای برای بلاکچین رقم خواهد زد؟
عزیزی: ما وارد کانالی شدیم که روی این مسئله که آیا بلاک چین و ارزرمزها میتوانند جایگزین سوییفت و تبادلات تجاری و مالی شوند یا نه، متمرکز شده است و همچنین این سوال مطرح است که آیا ما با توجه به شرایط خاصی که در آن هستیم میتوانیم از این بستر استفاده کنیم یا نه؟ این سوالات از جنس عملیات روزمره فعلی نیست و عمدتا رویکرد آینده پژوهانه دارند؛ زیرا مدت زیادی از عمر بلاکچین و ارز رمزها نمیگذرد. لذا روندی تاریخی وجود ندارد که با تجزیه و تحلیل این روند اتفاقات آینده را پیش بینی کنیم. پس مجبوریم مقداری با تخیل پاسخ دهیم. بلاکچین کم کم مورد استقبال واقع میشود. خیلی از اپلیکیشنها و کاربردها روی آن تست میشود. این تستها ایرادی ندارد؛ اما اینکه بگوییم این جایگزین یک شبکه پایش شده، با سابقه و منظم نظیر سوییفت میشود، واقع بینانه نیست. جدل روی ارزرمزها زیاد است. از منظر اقتصادی اقتصاددانان میتوانند روی این مسئله متمرکز شوند. ارز رمز میتواند به عنوان پول یا غیر پول مورد استفاده قرار گیرد. اگر قرار است به عنوان پول استفاده شود پشتوانه آن چیست؟ ارز رمز وقتی به عنوان پول از آن استفاده میشود، در واقع خلق پول است. اینها جدلهای اقتصادی است و جا دارد در یک میزگرد تخصصی با حضور اقتصاددانان آن را بررسی نمایید. بیت کوین در حال حاضر شایعترین ارز رمز است. در گذشته پشتوانه انتشار پول طلا بوده، ولی اکنون اینگونه نیست.
امیرشکاری: وجه در اختیار دولتها به صورت انتشار پول، کرپیتو کارنسی یا طلا است. بیت کوین شبیه طلاست. بابت تایید کردن تراکنش¬ها بقیه از سیستم هدیه میگیری. این تعریف به طلا نزدیکتر هست.
عزیزی: اگر با همین دید آینده پژوهانه هم نگاه کنیم، پیش بینیها میگوید تا سال 2026 حجم مبادلات انجام شده با ارز رمزها به ده درصد GDP دنیا میرسد. این یک دید آینده پژوهانه است. بنابراین ما در چند ماه آینده نمیتوانیم ارز رمز را جایگزین پول در مبادلاتمان کنیم. اداره سیستم بانکی در دنیا روشهای مختلف دارد. وقتی مجموعه مقرراتی به اسم تحریم میآید، اعمال کننده تحریم قدرت اعمال این محدودیتها را در سیستم بانکی دنیا دارد. بنابراین شرایط تحریمی سختی ایجاد میشود و فرق نمیکند تبادل پول بین بانک ایرانی و بانک خارجی با چه واحد پولی صورت بگیرد. در چنین شرایطی تبادلات بانکی به طور کلی محدودیت و ممنوعیت دارد. از منظر اعمالکننده تحریم، وقتی بتوانی تبادل مالی انجام دهی فرقی نمیکند با کدام واحد پولی باشد. اینکه چیزی را جایگزین سوییفت کنیم خوب است؛ اما در پنج سال آینده اتفاق نخواهد افتاد. از ارز رمزها در تبادلات مالی بینالمللی میتوان استفاده کرد اما در چه حجمی؟ اینکه ماهیت بلاکچین و ارز رمزها فرد-به-فرد است، انجام اینکار شدنی است و کسی مانع آن نمیشود اما پذیرش طرف مقابل شرط مهمی است و حجم قابل انجام آن هم شرطی اساسی است. البته بنده به شیوع و گسترش آن خوش بین نیستم. وقتی توسعه پیدا نکند در قالب محدود ارائه میشود. حتی اگر یک ارز رمز ابداع و تولید کنیم که در ایران به خاطر دور زدن تحریمها از آن استفاده کنند، باز هم محدود میشود و این محدودیتها را در طرف مقابل هم خواهیم داشت.
*نظر شما در این زمینه چیست؟
امیر شکاری: من با این مسئله موافقم. کل مارکت کپ بیت کوین 110 میلیون دلار است و این خیلی زیاد است. جی دی پی ایران 400 میلیون دلار است. اگر بخواهیم نفتمان هم با بیت کوین حساب کنیم نمیتوانیم؛ چون یک چهارم آن با بیت کوین میگردد. اما به تدریج شدنی است. پیشنهاد میشود تاجر خرد و متوسط که نیاز به مارکت کپ بالا ندارد؛ از این طریق تبادل انجام دهد. ما یک تحریم کننده و یک تحریم شده داریم که تحریمکننده فشار خود را بیشتر میکند و تحریم شده راه حل جدید پیدا میکند و این شبیه موش و گربه بازی است. ونزوئلا یک ارز دیجیتال راه¬اندازی کرد و در هفته اول دو میلیون دلار کمک جمع¬آوری کرد، ولی در هفته سوم بلاک و تحریم شد. در همان مدت کم کارش را راه انداخت اگرچه به عنوان کیس ناموفق از آن یاد میشود، اما این دو میلیون را از چه راه دیگری میتوانست به دست بیاورد؟ پس یک راه کشف کرد. ما هم باید حرکتهای خلاقانهای داشته باشیم که بتوانیم در این بازی برنده شویم. حتی اگر این برد کوتاهمدت باشد. هر موقع این راه مسدود شد دنبال راه جدید میگردیم.
*هزینه این راهها چقدر است؟
امیرشکاری: بعضی وقتها این هزینهها برای کالای اساسی و برای زنده ماندن است. در زمان جنگ ایران و عراق باید موشک و کالای اساسی وارد میکردیم. به هر حال اکنون وضعیت بحران و جنگ اقتصادی است و ارزشها با شرایط نرمال فرق میکند. شخص برای کالای خاص باید هزینه بدهد که بتواند ملتی را زنده نگه دارد.
*نظر شما در این زمینه چیست.
رحمانی: من معتقدم راه حل فوری پیدا نمیشود. باید پله پله دنبال آن گشت. ما دو راه حل داریم یا خودمان ارز رمز تولید کنیم یا از ارز رمزهای مشهور دنیا استفاده کنیم. این¬ها میتوانند برای مدت چند سال ما را نگه دارند که این خوب است یا باید بگوییم مثلا ما نفتمان را میخواهیم به یوآن چین بفروشیم. اگر آمریکا تعرفههایش را نسبت به چین افزایش دهد چین هم گامی در جهت مخالف خواهد برداشت. این مسئله میتواند به نفع ایران باشد. الان نیازی نیست ما قدم بزرگی برداریم. مثلا ما با وجود فشارها میتوانیم بگوییم به جای یک درصد از نفتمان بیت کوین بگیریم. بعد از این باید ببینیم چه اتفاقی میافتد؟ آیا میتوانیم از این بیت کوینها استفاده کنیم و با آن به مبادله بپردازیم؟ یکی از مزایایی که بیت کوین دارد همین است که تصفیه در لحظه صورت میگیرد. در صورتی که چون در شرایط تحریم بودیم بسیاری از کشورها پول ما را پرداخت نمی¬کردند. اما بیت کوین تصفیه فوری است و پول آن بلافاصله در اختیار ما قرار میگیرد.
امیرشکاری: یکسری المانهای بانکی وجود دارد. هر شبکه ارزدیجیتال در ندهایش یکسری تامین کننده نقدینگی لازم دارد. یعنی من قبولم کنند که به عنوان یک تاجر متوسط معاملهام را با بیت کوین انجام بدهم. این الان به صورت محدود انجام میشود. زیرا بازار ما یکسری لیکویدیدی پرووایدر ندارد. ما صرافی آنلاینی که در لحظه تبدیل کند، نداریم. در هر قسمت دنیا که معاملات ارزی رونق دارد بازار ثانویه وجود دارد. یعنی کسی که لیکویدیدی را تامین کند. بازار اولیهاش سخت نیست و میتوان با پول در نت خرید کرد؛ اما وقتی قرار باشد با آن لوبیا وارد کنی من بیت کوین به طرف میدهم و طرف باید آن را به واحد پولی خود تبدیل کند تا بتواند از آن استفاده کند. پس باید لیکویدیدی پرووایدر داشته باشم؛ یعنی آن را به ارز متعارف تبدیل کنم. این تبدیل نیاز به بازیگر اقتصادی دارد. بانکها، صرافیهای آنلاین و سنتی، استارت آپها نقش آن بازیگر میانجی را بازی میکنند. در کل نظامهای سرمایهداری وقتی میخواهند ابزار مالی تعریف کنند، اول به فکر بازار ثانویه هستند. این اتفاق در ایران برعکس است. ما هنوز بازار ثانویه بین بانکی نداریم. مارکت ما هر بار بانک پول کم میآورد به سمت بانک مرکزی میرود؛ زیرا بانکهای دیگر مبادلات بزرگی بین هم ندارند و حجم معاملات زیاد نیست. در همه جای دنیا آخرین جایی که به آن مراجعه میکنند، بانک مرکزی است و در ایران اولین جایی که به آن مراجعه میشود بانک مرکزی است. بازار ثانویه برای دلار در ایران وجود ندارد. صرافی آنلاین در ایران نیست. در همه جای دنیا وجود صرافی آنلاین بدیهی است. اما در ایران نمیتوان به صورت آنلاین پول را با دلار تعویض کرد. دستگاه ATM که پول را به دلار تبدیل کند نداریم و نصب این دستگاه یا استفاده از آن غیر قانونی است. این برای فضای ارز رمز بد است. اینکه ما شتر سواری میکنیم و دنیا با جت پیش میرود برای خودمان بد است.
*جمع بندی خود را بیان کنید.
عزیزی: در فضای دور زدن تحریمها یا در این فضایی که به واسطه تحریمها بر ما تنگ شده به سیاستگذاری بیش از ابزار نیاز داریم. به چشم انداز و برنامهریزی منسجم نیاز است و بعد ابزارها را در این بستر میتوان فراهم کرد. درست است که تبادلات بینالمللی از طریق ارز رمزها و بلاکچین قابل انجام است؛ اما چشم انداز دوری است که حتی در میان مدت هم به ما کمکی نخواهد کرد. حجم کوچکی از مبادلاتمان را از این طریق میتوانیم انجام دهیم. البته عرض بنده این نیست که اصلا سراغ این راه حل نرویم چرا که به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل. اما باید واقع بین باشیم و کشور را در مسیری که اقتضاعات آن ناشناخته است، به مخاطره بیشتر نیندازیم.
*چه چیزهایی در این مسیر ما را کمک میکنند.
عزیزی: قبل از فراهم کردن بستر باید ارتباط بگیریم و بعد از ابزار و بستر استفاده کنیم. ما بحثهای زیرساختیتری داریم. نظیر اینکه آیا در سیستم بانکی نظام رعایت (Cpmpliance) پذیرفته شده در دنیا را بپذیریم یا نه؟ با نپذیرفتن نظام رعایت بازیگران موثر بازار با ما کار نمیکنند و قطعا هزینه و ریسک مبادلاتمان بسیار زیاد خواهد شد.
*جمع بندی خود را از سخنانتان بیان کنید.
رحمانی: از نظر من باید در انتها تکلیف خودمان را روشن کنیم یا باید سازگار باشیم یا باید همه چیز را دور بزنیم. در وسط بودن به ضرر ماست. اگر چین استقبال کرد به سمت یوآن میرویم و اگر جلو نیامد به سمت ارزرمز میرویم.
امیرشکاری: ما تنها کشوری هستیم که از نظام بزرگ سرمایهداری به نظام کمونیستی تبدیل شدیم. این در همه زمینههای تصمیمگیری ما باگ ایجاد کرده است. تکلیف ما اصلا مشخص نیست. نظام بانکی ما 50 سال پیش برای پشتیبانی از یک نوع اقتصاد چیده شده است و در سال 62 همه بانکها دولتی شدند. بدنه دولت بزرگ شد و همه این اتفاقات موجب شد تصمیمگیری با ساختار ناهماهنگ باشد. یعنی نظام فکری حاکم بر ایران با ساختاری که دارد آن را اجرا میکند، سازگار نیست. دوگانگی وجود دارد. این دو گانگی باعث شده جایی برای تفکر منسجم نداریم. یا باید بپذیریم که باید جایی در اقتصاد پیدا کنیم و مستقل باشیم. یعنی جایی در اقتصاد دنیا پیدا کنیم و خودمان را به آن آویزان کنیم. اقتصاد مقاومتی و مستقل به معنای داشتن لینک و ارتباطات قوی با دیگر کشورهاست به نحوی که هزینه¬هایش برای آنها زیاد باشد. این مسئله مهمتر از خودکفایی صرف است. ما با مجموعهای از بخشنامههای دولتی تست زدن بسیاری از اقدامات را برای خودمان حرام میکنیم. این فضا ارزش تست کردن و آموزش دیدن دارد. بنابراین هر چه زودتر نظام اقتصادی ما به این موضع برسد، بهتر است.
منبع: ماهنامه بانکداری آینده شماره 35